پ
پ

اي اهلِ عزا شام غريبانِ حسين است
زهرا به جنان واله و حيرانِ حسين است
در مقتلِ‌ خون بوسه به رگ‌هاي بريده
زد زينب و اكنون سرِ پيمانِ حسين است
آن پيرهنِ كهنه كه گلگون شده از خون
تنها كفنِ پيكرِ عريانِ حسين است
طفلان همه جا، پاي برهنه، لبِ تشنه
زينب سر هر ناقه پريشانِ حسين است
از داغِ عزيزانِ به خون خفته‌ي زهرا
هر شيعه‌ي سرگشته چو گريانِ حسين است
داني كه چرا اهلِ حرم دل نگرانند
اين ناله براي لبِ عطشان حسين است
هر ضربه كه بر قامتِ طفلي زده آتش
پژمردن گل‌هاي گلستانِ حسين است

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.