پ
پ
 
چه ارتباطی بین قبولی عبادات با اعتقاد به امامت و ولایت امامان وجود دارد؟
شرایط لازم برای عبادات و اعمال بر سه قسم می با شد:
1ـ شرایط وجوب عمل (مثل عقل، اختیار، بلوغ، وقت و…) شرایط صحت عمل (مثلا نسبت به نماز مثل وضو، ستر عورت، رو به قبله بودن، صحیح خواندن نماز و…) و شرایط قبولی اعمال كه هم شرط خانوادگی دارد، هم اقتصادی، هم اختلافی و خود سازی، هم سیاسی و معرفتی و عبادی و آن شرایط عبارت است از 1ـ ناشزه نبودن مرد و زن، لذا كسی همسرش را آزار دهد (لم یقبل الله صلاتها) نمازش قبول نمی شود و همچنین اگر زن حق شوهر را اداء نكند([1]). 2ـ لقمه حرام نخورده باشد([2]). 3ـ شراب نخورده باشد. 4ـ دارای تقوی باشد([3]). 5ـ دارای اخلاص باشد([4]). 6ـ نگاه خشم آلود به پدر و مادر نداشته باشد و الا عبادتش قبول نمی شود([5]). 7ـ قبول شدن نماز، والا بقیه ای اعمال قبول نمی شود «ان قبلت قبل ماسواها([6])». 8ـ معرفت امام، محبت و ولایت ائمه را داشتن و اطاعت نمودن از آنها یكی از شرطهای مهم قبولی اعمال و عبادات است([7]) و… لذا فرمودند، اگر از كسی یك نماز و یا یك حسنه قبول و پذیرفته شود عذاب نمی شود «من قبل الله عنه صلاه و احده لم یعذبه و من قبل الله له حسنهً لم یعذبه([8])» چون شرایط مشكلی دارد.
2ـ قبولی هم مراتبی دارد 1ـ عادی (قابل الثوب([9])). 2ـ قبول حسن «فتقبلها بقبول حسن»([10]). 3ـ قبول احسن و برتر و خوبتر (تقبّل عنهم احسن([11])).
3ـ از نكته دوم روشن شد كه بین احكام و اخلاق، و آن دو با اعتقادات رابطه متقابلی([12]) وجود دارد، چنانكه نماز شرط قبولی تمام اعمال است ولایت اهلبیت هم شرط قبولی اعمال است، و خود ولایت ائمه اطهار – علیهم السلام – هم شرط مهم آن این است كه انسان دارای ورع و پرهیزكاری باشد «ما تنال ولایتنا الا بالعمل و الورع([13])» و در كنار عمل، ولایت نجات دهنده انسان است.
بعد از این مقدمه اولین جواب این است كه این سؤال در مورد نماز و لقمه حلال و … هم مطرح می شود باید تمام فرق اسلامی به آن جواب دهند، هر جوابی دارند، در مورد امامت و ولایت هم جاری است، و چرا فقط نسبت به امامت و ولایت حساسیّت نشان داده می شود؟ و دومین جواب این است كه روایات زیادی بر این شرطیت دلالت دارند، كه برگزیده آنها را مطرح می كنیم تا ارتباط روشن شود:
1ـ امام باقر (ع) فرمود «كل من دان الله عز و جل بعباده یجهد فیها نفسه ولا امام له من الله فسعیه غیر مقبول([14])» كسی با عبادتی به خداوند نزدیك شود ولی امامی از طرف خدا برای او نباشد، هر چند تلاش نموده باشد عملش پذیرفته نمی شود.
2ـ امام صادق (ع) می فرماید: خداوند عمل ابلیس را بخاطر عدم سجده بر آدم نپذیرفت «كذلك هذه الامه العاصیه المفتونه بعد نبیها (ص) و بعد تركهم الامام الذی نصبه نبیهم(ص) لهم فلن یقبل الله لهم عملا و لم یرفع لهم حسنه…([15])» همچنین این امت عاصی بعد از پیامبر (ص) امامی را كه نصب نموده بود ترك كرد لذا عمل از آن ها قبول نمی شود و حسنه بالا نمی رود([16]).
3ـ امام چهارم (ع) فرمود: اگر كسی به اندازه عمر نوح عبادت كند «ثم لقی الله بغیر و لا یتنا لم ینفعه ذلك شیأً([17])» سپس خدا را ملاقات كند بدون ولایت ما نفعی از آن عبادت نمی برد.
4ـ امام باقر (ع) فرمود: درباره آیه ی «و انی لغفّار لمن تاب و آمن و عمل صالحاً ثم اهتدی([18])» چگونه خداوند شرط بهره بردند از توبه و ایمان و عمل صالح را هدایت قرار داده است «و الله لوجهد ان یعمل ما قبل منه حتی تهدی» بخدا قسم هر چند كسی تلاش كند چیزی از او قبول نمی شود تا به ولایت ما هدایت شوند([19]).
استاد مطهری (ره) درباره این روایات چنین می گوید: «آیات و روایاتی كه دلالت می كند اعمال منكران نبوت یا امامت مقبول نیست ناظر به آن است كه آن انكارها از روی عناد و لجاج و تعصب باشد اما انكار هایی كه صرفاً عدم اعتراف است و منشأ عدم اعتراف هم قصور است نه تقصیر مورد نظر آیات و روایات نیست، این گونه منكران از نظر قرآن كریم، مستضعف([20]) و مرجُون لامر الله([21]) به شمار می روند([22]).
سومین جواب: (مخصوصاً نسبت به كسانی كه مقصرند در ترك ولایت و امامت) این است كه همه مسلمین قبول دارند كه یكی از اساسی ترین شرط قبولی عمل، داشتن توحید است و از روایات شیعه و سنی استفاده می شود كه خود توحید هم شرایطی دارد كه به نقل یك روایت از طریق شیعه و یك روایت از طریق اهل سنت اكتفاء می شود:
الف) طریق شیعه امام صادق فرمود: «ان الله تبارك و تعالی ضمن للمؤمنین ان هو اقرّ له بالربوبیه و لمحمد (ص) بالنبوه و لعلی بالامامه و ادی ما افترض علیه، ان یسكنه فی جواره([23])» خداوند تضمین كرده است برای مؤمن اگر به ربوبیت الهی اقرار كند و در كنار آن رسالت محمد (ص) و امامت علی (ع) (و ائمه دیگر([24])) را قبول، و واجبات را انجام دهد او را در جوار خود (بهشت جای دهد، از این روایت و 34 روایت دیگر كه در توحید صدوق نقل شده است سه تا شرط اساسی برای توحید استفاده می شود. 1ـ اعتقاد و اقرار به رسالت محمد (ص). 2ـ اعتقاد و اقرار به ولایت علی و ائمه اطهار (ع). 3ـ انجام واجبات و ترك محرمات، هر یكی از این شروط نباشد در توحید نقص وارد می شود، لذا عمل پذیرفته نمی شود لذا امام باقر فرمود: «و لا یتنا ولایه التی لم یبعث نبیاً الا بها» ولایت ما ولایت خداوند است كه تمام انبیاء با آن ولایت مبعوث شده اند([25]). 2ـ از طریق عامه پیامبر فرمود: «مكتوب فی باب الجنه قبل ان یخلق السموات بالفی سنه لا اله الا الله محمد رسول الله ایّدته بعلی و نصرته([26])» قبل از دو هزار سال از خلقت آسمان بر درب بهشت نوشته شده بود كه خدا یكی است و محمد (ص) رسول خدا است كه او را با علی و نصرتش تأیید كردیم، معلوم می شود بین توحید و رسالت و علی (امامت) ارتباط است در روایت دیگر فرمود: «فاسلك مع علی و دع الناس([27])» راه مردم را رها كن بدنبال علی باش كه تو را هدایت و از پستی نجات می دهد.
چهارمین جواب: این است كه همچنانكه اعضای انسان با هم ارتباط دارند، و هر كدام جای خودش را دارند، بین اعمال و اخلاق و اعتقادات انسان چنین ارتباطی وجود دارد، كه هر كدام گوشه ای از چهره واقعی انسان را می سازد، و ولایت نسبت به چهره واقعی انسان مانند سر است نسبت به بدن، لذا اگر سر نباشد بدن نیست، ولایت نباشد عمل نیست نه اینكه هست و قبول نمی شود.
بعنوان نمونه توجه كنید به این روایت. 1ـ پیامبر (ص) فرمود: «اجعلوا اهل بیتی فیكم مكان الرأس من الجسد و مكان العینین من الرأس فان الجسد لا یهتدی الا بالرأس و الرأس لا یهتدی الا بالعینین([28])» اهلبیت من را نسبت بخودتان مانند سر قرار دهید نسبت به جسد و چشم نسبت به سر، براستی كه بدن بدون سر و سر بدون چشم هدایت نمی شود (و مردم هم بدون ولایت، هیچند).
2ـ امام صادق (ع) فرمود: اسلام عریان است لباسش حیا زینتش و قار، مروتش عمل صالح، و ستونش ورع «و لكل شیء اساس و اساس الاسلام حبنا اهل البیت» و برای هر چیزی اساس و پایه ای می باشد اساس اسلام محبت (و ولایت) ما اهلبیت است.
3ـ امام باقر فرمود: بنای اسلام بر پنج چیز است نماز، زكاه، روزه، حج و ولایت «و لم یناد بشیء كما نودی بالولایه([29])» و به چیزی مانند ولایت ندا و (سفارش) نشده است.
4ـ روایتی از صادقین (ع) است كه خلاصه آن را نقل می كنیم فرمودند: «بعد از مرگ در عالم قبر (برزخ) شش صورت با انسان داخل می شود ولی یكی از آنها زیباتر، بشاشتر، پاكیزه تر و خوشبوتر از دیگران است اولی نماز در سمت راست، و دومی زكاه سمت چپ، و سومی روزه در پیش رو، و چهارمی حج پشت سر، و پنجمی نیكی به برادران مؤمن نزد پاهای او قرا می گیرند، و ششمی بالای سرش قرار می گیرد، بقیه سؤال می كنند تو كیستی؟ «فتقول انا الولایه لآل محمد(ص)» من ولایت آل محمد (ص) می باشم، پس بدون ولایت اعمال واقعاً جسم بی جانند و سر بی چشم، لذا قبول نمی شود.


[1]– محمد بن الحسن الحر العاملی، وسائل الشیعه (احیاء التراث العربی، چاپ چهارم، 1391) ج14، ص116.
[2]– سفینه البحار، ج1.
[3]– انما یتقبل الله من المتقین، مائده/27.
[4]– وسائل الشیعه، (پیشین) ص34، ج1.
[5]– یعقوب كلینی، اصول كافی (دار الكتب الاسلامیه) ج2، ص349.
[6]– علیرضا صابری، الحكم الزاهره (مؤسسه النشر الاسلامی جامعه مدرسین قم) ج1، ص138، روایت 7011.
[7]– وسائل الشیعه (پیشین) ج1، ص90.
[8]– الحكم الزاهره (پیشین) ج2، ص212.
[9]– غافر (40)، آیه ی 3.
[10]– آل عمران/37.
[11]– احقاف/16.
[12]– از آیه «الله یصعد الكلم الطیب و العمل الصالح یرفعه (فاطر/10)» می توان این ارتباط متقابل را استفاده كرد، چون دو گونه تفسیر شده است یكی اینكه سخن پاك و اعتقاد پاك را كردار شایسته بالا می برد، دیگر اینكه سخن پاك و اعتقاد پاك كردار شایسته را بالا می برد و ملكوتی می سازد، مانعی ندارد كه هر دو مقصود باشد، هر دو تفسیر این را می رساند كه اعتقادات و ایمان در مقبولیت عمل و بالا رفتن آن و عمل را سیراب كردن ایمان و اعتقاد و بالا رفتن درجه آن مؤثر است. (استاد مطهری، عدل الهی، انتشارات صدرا) ص332.
[13]– یعقوب كلینی، اصول كافی (چاپ اسلامیه سال 1388) ج2، ص60.
[14]– وسائل الشیعه (پیشین) ج1، ص10، روایت 1.
[15]– وسائل الشیعه (پیشین) ج1، ص92ـ91، روایت 5.
[16]– ادامه روایت: اعمال آنها قبول نمی شود مگر آنچنانكه خدا دستور داده، عمل كنند و ولایت امامی را كه دستور داده بپذیرند.
[17]– وسائل الشیعه (پیشین) ص93، روایت 12 و روایت 14.
[18]– طه/82.
[19]– وسائل الشیعه (پیشین) ج1، ص96، روایت 19.
[20]– اشاره به آیه ی 98ـ96 نساء.
[21]– توبه/106.
[22]– استاد مطهری، عدل الهی (قم، انتشارات صدرا، دهم، 1375) ص38.
[23]– شیخ صدوق، توحید صدوق، (مؤسسه النشر الاسلامی، جامعه مدرسین قم) ص19، روایت 4.
[24]– با توجه به روایت دیگر.
[25]– الحكم الزاهراه، (پیشین) ج1، ص65، روایت 302.
[26]– متقی هندی، كنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال (مؤسسه الرساله چاپ پنجم 1405) ج11، ص624، روایت 33043ـ33041.
[27]– همان، ص613، روایت 32973.
[28]– الحكم الزاهره (پیشین) ج2، ص71، روایت 2516.
[29]– پیشبن ج1، ص373، روایت 2232.

حسن منتظري-مركز مطالعات و پژوهش هاي فرهنگي حوزه علميه

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.