پ
پ

پيشينه ي تاريخي در جهان اسلام :

1-1- حكم عزاداري در قرآن

به نظر مي رسد در قرآن، آياتي كه به طور صريح و مستقيم، بيانگر حكم عزاداري باشد، وجود ندارد؛ اما آنچه اكنون تحت عنوان مراسم عزاداري انجام مي شود، دست تأييد چند گروه از آيات را بالاي سر خود دارد:

الف) آياتي كه به فرياد كشيدن بر ضد ظلم، امر مي كنند يا مجوز مي دهند. مثل «لايحب اللّه الجهر بالسوءِ من القول الّا من ظلم» (نساء‎/ ۱۴۸) و آيات ديگر مانند: شعراء‎/ ۲۲۷؛ هود‎/ ۱۱۳؛ حج‎/ ۳۹.

ب) آياتي كه تحكيم ولايت راهدف خود قرار داده اند. مثل «إِنّما وليكم اللّه و رسوله و الذين…» (مائده. ۵۵) و آيات ديگر مانند: نساء‎/ ،۵۹ بقره‎/ ۲۵۴.

ج) آياتي كه موّدت اهل بيت(ع) را تأكيد كرده اند. قل لااسئلكم عليه اجر الاالموده في القربي… (شوري‎/ ۲۳) و آيات ديگر.

د) آياتي كه دلالت بر سوگواري بعضي از انبيا يا ديگر اولياي الهي داشته اند، مثل سوگواري حضرت يعقوب(ع) در فراق حضرت يوسف(ع). مثل «و قال يأسفي علي يوسف و ابيضَّت عيناه من الحزن فهو كظيم» (يوسف‎/ ۸۵ – ۸۴) و آيات ديگر. و آياتي كه بزرگداشت شعائر الهي را تأكيد مي كنند. مثل «و من يعظم شعائر الله فإِنَّها من تقوي القلوب» (حج‎/ ۳۲) و آيات ديگر.

آيات بسياري از قرآن نيز وجود دارد كه در پرتو روايات معصومين(ع)، به نوعي، با امام حسين(ع) مرتبط شده اند؛ اما از آنجا كه مرتبط با بحث عزاداري نيستند، به طور اجمال به آنها مي پردازيم، از جمله: آيه )مباهله، فقل تعالوا ندع أَبناءَنا و أَبناءَكم و نساءَنا و نساءَكم و أنفسنا و أَنفسكم (آل عمران‎/ ۶۱)(.كه آن حضرت يكي از مصاديق آن هستند، يا آيه )نفس مطمئنه ياأيَّتُها النَّفس المطمئنه ارجعي الي ربّك راضيه مرضيَّه فادخلي في عبدي و ادخلي جنَّتي (فجر‎/ ۳۰ – ۲۷)( كه به امام حسين(ع) تفسير مي شود؛ يا آيه اي كه خداوند از بندگانش، راجع به خونريزي پيمان مي گيرد، ) إذ اخذنا ميثقكم لاتسفكون دماءَكم و لاتخرجون أنفسكم من ديركم… (بقره‎/ ۸۴).( در تفسير برهان ذيل اين آيه آمده است كه به هنگام نزول آيه، پيامبر(ص) فرمود: «يهود، عهد خدا را نقض و رسولان او را تكذيب كردند و اولياي الهي را كشتند، آيابه شما خبر بدهم به مشابه آنها از يهود اين امت گفتند: بله يا رسول الله! حضرت رسول(ص) فرمود: قومي از امت من كه خود را از اهل ملت من مي دانند، افاضل ذريه مرا مي كشند، شريعت و سنت مرا عوض مي كنند، فرزندانم حسن و حسين را مي كشند، همانطور كه يهود، زكريا و يحيي را كشتند.» «الحسين(ع)، من خلال القرآن الكريم»، تأليف «الدكتورعبدالرسول الغفار».

2-1- عزاداري در روايات

روايات زيادي نيز در اين باره وجود دارد كه دلالت بر جواز گريه و عزاداري مي كنند؛ امام صادق(ع) مي فرمايد: «بانوان در مصيبت ها، نياز به نوحه سرايي و شيون و زاري دارند و بايد اشكهايشان جاري شود، اما نبايد سخنان باطل و بيهوده بگويند… .» (انّما تحتاج المرأه في الماتم الي النوح لتيل دمعتها و لاينبغي اَن تقول هجراً… (وسائل الشيعه، ج ،۱۲ ص ،۹۰ باب جواز الكسب النائمه الحقلابالباطل)) آن حضرت در جاي ديگر مي فرمايند: «گريه كنندگان پنج نفر بودند: آدم(ع)، يعقوب (ع)، يوسف(ع)، فاطمه بنت محمد(ع) و علي بن الحسين(ع) گريه آدم به خاطر اخراج از بهشت،يعقوب(ع) در فراق يوسف(ع)، يوسف(ع) به جهت دوري پدر، حضرت زهرا(ع) براي پدرش و امام سجاد(ع) نيز براي شهادت پدر خويش گريه مي كردند.» ( وسائل الشيعه، ج ،۲ ص ۹۲۲.) همچنين روايت است كه امام صادق(ع) به فرزندش سفارش مي كند كه برايش مجالس عزاداري برگزار نمايد.( بحار الانوار، ج ،۴۴ ص ،۲۸۹ باب ثواب البكاء علي مصيبه الحسين(ع).) رواياتي از اين نوع، بسيار فراوان است و مهم ترين اهدافش مبارزه با ظلم وستم بني اميه و بني عباس بوده است.( رجبي حسين، پاسخ به شبهات عزاداري، ص ۸۷ ).

البته بعضي از احاديث اهل سنت با عزاداري مخالفت كرده اند و برخي ديگر، آن را تأييد و به آن سفارش نموده اند. در پاسخ به اين تناقض مي توان گفت كه اين روايات قابل جمع هستند و وجه جمع آنها به اين است كه روايات مخالف، براي نفي بعضي از كارهاي ناصحيح كه در عزاداري انجام مي شود، آمده است، مثل داد وفرياد كردن، گريبان دريدن و سخن باطل گفتن، اما احاديث موافق، نظر به اصل عزاداري دارند.( همان، صص ۱۰۱ – ۹۰).

3-1- عزاداري در سيره معصومين(ع)

در سيره معصومين(ع) و سيره مسلمانان نيز عزاداري، داراي سابقه بوده است. مسلمانان در جنگ احد۷۰ شهيد دادند. در مدينه، هر كسي براي بستگان شهيد خود گريه مي كرد. از اين رو، چشمان مبارك پيامبر(ص) باديدن اين صحنه پر از اشك شد و فرمودند: «… اما عمويم حمزه گريه كننده ندارد.»( سيره الحلبيه، ج ،۲ ص ۲۰۶.)

ابن مسعود مي گويد: پيامبر(ص) در سوگ حمزه بسيار گريه كرد، جنازه حمزه را رو به قبله نهاد و ايستاد و با صداي بلند گريه كرد و صفات خوب حمزه را برشمرد. ( همان، ص ۶۰.)

اسماء، همسر جعفر ابن ابيطالب كه از زن هاي با ايمان و فداكار صدر اسلام بوده است، مي گويد: جعفر در جنگ موته به شهادت رسيد. بر رسول خدا(ص) وارد شدم، ايشان فرمودند: اي اسماء، فرزندان جعفر كجا هستند آنان را پيش آن حضرت آوردم، آنها را در آغوش كشيد و گريه كرد و گفت جعفر امروز به شهادت رسيد. ( طبقات، ابن سعد، ج ،۸ ص ۲۸۲.)

پيامبر(ص) در موارد بسياري به سوگ ياران خود نشستند و گريه كردند، از جمله: در عيادت آخر و بيماري احتضار سعد بن عباده، رئيس قبيله خزرج، در كنار مزار دختر خود در مدينه، در سوگ فرزندش ابراهيم با بيان اينكه «قلبم از شدت اندوه مي سوزد، اما سخني بر خلاف رضاي حق نمي گويم.» در سوگ عثمان بن مظعون در مدينه، در كنار مزار مادرشان در ابواء پس از گذشت ساليان دراز و مبعوث شدن آن حضرت به نبوت، به هنگام يادآوري شهادت امام علي(ع) و امام حسين(ع) حتي در هنگام ولادت امام حسين(ع) و در مكانهاي مختلف مثل منزلهاي عايشه، ام سلمه، زينب در خانه امام علي(ع) پس ازپيامبر(ص) نيز، صحابه عزاداري مي كردند و علاوه بر گريه مستمر حضرت زهرا(س) كسان ديگري مثل بلال، قيس، ام ايمن نيز در سوگ پيامبر گريه كردند.( رجبي، حسين، پاسخ به شبهات عزاداري، ص ۶۱ – ۵)

زنان بني هاشم در شهادت امام حسن(ع) و امام حسين(ع) عزاداري و گريه نمودند. ام سلمه كه در عالم رؤيا از شهادت امام حسين(ع) با خبر مي شود و پس از بيداري به عزاداري مي پردازد و زنان هاشمي را نيز به عزاداري بر حسين (ع) دعوت مي كند. جابر بن عبدالله انصاري پس از غسل در فرات و پوشيدن لباس تميز پابرهنه و اندوهگين به سوي مزار امام حسين(ع) مي رود و گريه فراوان مي كند. انس ابن مالك و زيد ابن ارقم از ياران پيامبر(ص) در سوگ امام حسين(ع) گريه نمودند. مختار ثقفي در عزاي امام حسين(ع) گريه كرد و قسم خورد كه انتقام آن را بگيرد.

به گفته «ابن قتيبه» شعار «يالثارات الحسين(ع)» را مختار ثقفي مطرح کرد. او نخستين کسي است که به مناسبت روز عاشورا، در منزل خود در شهر کوفه مجلس يادبود برپا کرد.

در مجموع هدف از اين مجالس ، تحريک مردم براي جنگ عليه امويان و خونخواهي حسين (ع) بود. دينوري يادآور شده است که اين مجالس براي سوگواري شهادت شهيدان کربلا و در کنار مزار آنان برگزار مي شد.

توابين با شعار خونخواهي امام حسين (ع)، به رهبري سليمان بن صرد خزاعي، براي انتقام جمع مي شوند و بر مزار امام حسين(ع) رفته و گريه و ناله مي كنند. مردم كوفه و شام و مدينه، پس از شهادت امام حسين(ع) عزاداري مي كنند و شعرا و سرايندگان عرب، اشعار فراواني در سوگواري سروده اند.

گفتني است بعضي از مواردي كه از سيره معصومين(ع) و مسلمانان ذكر شد، ناظر به مراسم عزاداري نيست، بلكه بيانگر سوگ و داغديده گي واقعي بوده و موارد متعددي هم بوده است كه نشانگر سوگ واقعي نبوده است، بلكه مراسم عزاداري بوده و با هدف تبليغي و سياسي انجام مي شده است. تمامي امامان پس از امام حسين(ع) براي آن حضرت عزاداري كرده اند و مصيبت آن حضرت را تازه ۱۲۰ – ۱۱۱)نگه داشته اند، به ويژه امام صادق(ع) كه مجلس مي گرفت و افراد جمع مي شدند و ذكر مصيبت مي شد و گريه مي كردند.

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.