از مجموعه روایات به خوبی روشن میشود، همانگونه که امام حسین(ع) نهضت خود را از مکّه آغاز کردند؛ یعنی پس از خارج شدن از مدینه به مکّه آمدند و از کنار بیت الله قیام خود را به مردم خبر دادند و به سمت کوفه حرکت کردند، حضرت مهدی(ع) نیز از کنار بیت الله جهانیان را به بیعت با خود فرا خواهد خواند و آنگاه حرکتهای اصلاحی را تداوم خواهد بخشید و در نهایت مقرّ حکومتی خویش را در کوفه قرار خواهد داد.
ميرصادق سيّد نژاد
از زمان خلقت آدم ابوالبشر تاکنون همواره دو جریان حقّ و باطل به موازات هم پیشرفته و کرة خاک هیچگاه از مصاف این دو جریان خالی نبوده است. پیروان هر یک از حقمداران گذشته، همواره بسترسازان حقگرایان آینده بودهاند و حقگرایان آینده تداومبخشان راه حقپرستان گذشته. وضعیت باطلپیشهگان و دورافتادگان از صراط مستقیم نیز بر همین منوال بوده است.
در این میان ارتباط حجّتهای الهی در تداوم بخشیدن به مسیر صحیح هدایت و سعادت بشر بسیار عمیقتر و محکمتر بوده است؛ زيرا هر نبیّ و ولیّ الهی با در نظر گرفتن شرایط عصری که در آن به سر میبرد، راه انبیا و اولیای الهی پیش از خود را تداوم میبخشد. به عبارت دیگر همة انبیا و اولیای الهی چراغهای نورانی هدایتند؛ منتهی هر کدام متناسب با شرایط زمانی و مکانی خود به نور افشانی میپردازند.
در فرهنگ اسلامی ائمة اطهار(ع) به عنوان جانشینان پیامبر اكرم(ص) همگی نور واحدند و هدف مشترکی را دنبال میکنند. وجود هر یک از آنان، همانند یک مشعل روشن یا عَلَم سرافراز، مسیر صحیح و کامل هدایت را به بندگان خدا نشان میدهند و آنان را از گرفتار شدن به ضلالت و گمراهی باز میدارند. با این همه ارتباط و پیوستگی بعضی از آنها با همدیگر از ویژگی و خصوصیّتی برخوردار است که از بررسی این گونه از پیوندها میتوان با مراحل گوناگون چگونگی تداوم مبارزه حقّ و باطل و سرنوشت نهایی این مبارزات و همین طور با بخشی از ریزهکاریهای دقیق سنّتهای الهی و روند تحقّق نهایی اهداف حیاتبخش انبیا و اولیای الهی آشنا شد.
بدون تردید پیوستگی و ارتباط امام حسین(ع) با آخرین حجت الهی حضرت بقیّـ[ الله(عج) بسیار بارز و در خور تعمّق است؛ چرا که با بررسی ابعاد مختلف پیوند این دو حجّت الهی به خوبی چگونگی فراهم شدن بستر حاکمیّت احکام و ارزشهای الهی در سرتاسر عالم مشخّص میشود. این نوشته در پی آن است که برخی از پیوستگیهای حضرت سیّدالشّهدا(ع) با موعود بزرگ جهانی، حضرت مهدی(عج) را روشن سازد.
الف) امام مهدی(ع) از تبار امام حسین(ع)
در مجموعه روایات نقل شده از پیامبراکرم(ص) و ائمة اطهار(ع) بارها تصریح شده است که منجیّ عالم بشریّت حضرت مهدی(ع) از نسل امام حسین(ع) است. از جمله روایت شده است که پیامبر اکرم(ص) در یکی از روزهای آخر عمر مبارکشان در حالی که دستشان را به شانة امام حسین(ع) گذاشته بودند، خطاب به دختر بزرگوارشان حضرت زهرا(س) فرمودند:
«مهدی این امّت از نسل این فرزندم است. دنیا به پایان نخواهد رسید، مگر اینکه مردی از اولاد حسین(ع) قیام کرده جهان را با عدل و داد پُر سازد…»1
ایشان در جای دیگر در ضمن معرفی ائمة اطهار(ع) میفرمایند:
«امامان بعد از من دوازده نفرند که نُه نفر از آنها از تبار فرزندم، حسین(ع) است که نُهمین نفرشان قائم است. این دوازده تن اهل بیت و عترت من هستند. گوشت آنها گوشت من و خون آنها از خون من است.»2
امیرمؤمنان، علیّ بن ابی طالب(ع) روزی به حضرت اباعبدالله(ع) فرمودند:
«نُهمین فرزند تو ای حسین، قائم آل محمّد(ع) است او دین خدا را آشکار ساخته و عدالت را در سرتاسر زمین حاکمیّت خواهد بخشید …»3
در این باره خود امام حسین(ع) نیز میفرمایند:
«نُهمین فرزند من، قائم به حقّ است. خداوند به وسیلة او زمین مرده را دوباره زنده خواهد ساخت و دین را حاکمیّت خواهد بخشید. او حق را برخلاف میل مشرکان و دشمنان احقاق خواهد کرد.»4
ب) تحقّق اهداف عاشورا با قیام مهدی(ع)
امام حسین(ع) با هدف زنده ساختن احکام قرآن و سنّت پیامبر اکرم(ص) و از بین بردن بدعتهایی که در نتیجة حاکمیّت بنی امیّه در دین ایجاد شده بود، قیام کردند و در طول مسیر مدینه تا کربلا، ضمن اشاره به انگیزة قیامشان فرمودند:
«من به منظور ایجاد اصلاح در امّت جدّم، رسول خدا(ص) قیام کردهام، میخواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به همان سیره و شیوة مرسوم جدّم، پیامبراکرم(ص) و پدرم علیّ بن ابی طالب(ع) عمل میکنم.»5
آن حضرت در نامهای به بزرگان قبایل «بصره» تصریح میکنند:
«من شما را به کتاب خدا و سنّت پیامبرش دعوت میکنم. در شرایطی که اکنون ما زندگی میکنیم، سنّت رسول خدا(ص) از بین رفته و به جای آن بدعت و احکام و ارزشهای غیر اسلامی نشسته است. مرا بپذیرید و به یاری من برخیزید. شما را به راه ارشاد و رستگاری هدایت خواهم کرد.»6
از مجموعة این گونه سخنان امام حسین(ع)، اهداف والای نهضت عاشورا به خوبی روشن میشود. احیای قرآن، احیای سنّت نبوی و سیرة علوی، از بین بردن کجرویها، حاکم ساختن حق، حاکمیّت بخشیدن به حقپرستان، از بین بردن سلطة استبدادی حکومت ستمگران، تأمین قسط و عدل در عرصههای اجتماعی و اقتصادی و … از جملة آنهاست.
از طرف دیگر وقتی اهداف قیام منجیّ عالم بشریّت و ویژگیهای حکومت جهانی آن حضرت را مورد بررسی قرار میدهیم، همین اهداف و انگیزهها حتّی با تعابیر مشابه با تعابیر به کار رفته در مورد نهضت حسینی قابل مشاهده است.
حضرت علیّ بن ابیطالب(ع) در توصیف سیرة حکومتی امام مهدی(ع) میفرمایند:
«هنگامی که دیگران هوای نفس را بر هدایت مقدّم بدارند او [مهدی موعود(ع)] امیال نفسانی را به هدایت بر میگرداند و در شرایطی که دیگران قرآن را با رأی خود تفسیر و تأویل خواهند کرد، او آرا و عقاید را به قرآن باز میگرداند. او به مردم نشان خواهد داد که چگونه میتوان به سیرة نیکوی عدالت رفتار کرد و تعالیم فراموش شدة قرآن و سیرة نبوی را زنده خواهد ساخت.»7
امام باقر(ع) در روایتی میفرمایند:
«قائم آل محمّد(ص) مردم را به سوی کتاب خدا، سنّت پیامبر(ص) و ولایت علیّ بن ابی طالب(ع) و بیزاری از دشمنان آنان دعوت خواهد کرد.»8
امام صادق(ع) میفرمایند:
«حضرت مهدی(ع) تمام بدعتهای ایجاد شده در دین را در سرتاسر جهان از بین خواهد برد و در مقابل، تکتک سنّتهای نبوی را به اجرا در خواهد آورد.»9
آن حضرت در جای دیگر، ضمن تصریح به این حقیقت که امام مهدی(ع) بر طبق سیره و روش رسول اکرم(ص) عمل خواهد کرد، دربارة اصلاحات انجام شده توسط آن حضرت چنین میفرماید:
«قائم آل محمّد(ص) به همان شیوهای که پیامبر اکرم(ص) رفتار میکردند، رفتار خواهد کرد؛ آنچه از نشانه و ارزشها و شیوههای جاهلیّت که باقی ماندهاند، از میان برمیدارد و پس از ریشه کن کردن بدعتها احکام اسلام را از نو حاکمیّت میبخشد.»10
امام صادق(ع) در زمینة نوع قضاوت و داوری و برخورد آن حضرت با ظلم و ستم نیز میفرمایند:
«چون قائم ما قیام کنند، در بین مردم به عدالت داوری خواهند کرد و در زمان او بساط ستم و بیداد از روی زمین جمع خواهد شد و راهها امن شده … و هر صاحب حقّی به حقّ خود دست خواهد یافت و احکام و ارزشهای حیاتبخش دینی در سرتاسر جامعه، حاکمیّت پیدا خواهد کرد.»11
نتیجة آن، که علاوه بر مشترک بودن اهداف نهضت عاشورا با قیام امام مهدی(ع) در زمان حکومت جهانی حضرت ولیّ عصر(ع) بذرها و نهالهای غرس شده در جریان قیام کربلا به بار خواهد نشست و به برکت آن، جهان پر از عدل و داد خواهد شد و تمام اهداف انبیای الهی از آدم تا خاتم تحقّق خواهد یافت و بشر طعم واقعی صلح و امنیّت و سعادت را خواهد چشید.
ج) مهدی(عج) منتقم خون امام حسین(ع)
یکی از القاب حضرت مهدی(ع) منتقم است. در توضیح علّت برگزیده شدن این لقب بر آن حضرت، مطالب زیادی در سخنان اهل بیت(ع) وارد شده است؛ از جمله، در روایتی که از امام محمّدباقر(ع) نقل شده، وقتی از آن حضرت سؤال میکنند که چرا فقط به آخرین حجّت الهی قائم گفته میشود؟ آن حضرت در پاسخ میفرمایند:
«چون در آن ساعتی که دشمنان، جدّم امام حسین(ع) را به قتل رساندند، فرشتگان با ناراحتی در حالی که ناله سرداده بودند، عرض کردند: پروردگارا! آیا از کسانی که برگزیده و فرزند برگزیدة تو را ناجوانمردانه شهید کردند در میگذری؟ در جواب آنها، خداوند وحی فرستاد که: ای فرشتگان من! سوگند به عزّت و جلالم از آنان انتقام خواهم گرفت؛ هر چند بعد از مدّت زمان زیادی. آنگاه خداوند متعال نور و شبح فرزندان امام حسین(ع) را به آنان نشان داد و پس از اشاره به یکی از آنان که در حال قیام بود، فرمود: با این قائم از دشمنان حسین(ع) انتقام خواهم گرفت.»12
در تفسیر آیة «وَمَنْ قُتِلَ مظلوماً فقد جَعَلْنا لِوَلیّه سلطاناً…؛ هر کس مظلومانه کشته شود، ما برای ولیّ او تسلّطی بر ظالم قرار میدهیم» …13 از امام صادق(ع) روایت شده است که:
«مراد از مظلوم در این آیه، حضرت امام حسین(ع) است که مظلوم کشته شد و منظور «جَعَلنا لِوَلیِّه سلطانا» امام مهدی(ع) است.»14
امام باقر(ع) نیز تصریح میکنند:
«ما اولیای دم امام حسین(ع) هستیم. هنگامی که قائم ما قیام کنند، پیگیری خون امام حسین(ع) خواهد کرد.»15
در دعای ندبه نیز به این حقیقت با این تعبیر تصریح شده است:
«أینَ الطالِبُ بِدَمِ المَقتولِ بِکَربَلا؛16 کجاست آن عزیزی که پس از ظهورش، خون شهید مظلوم کربلا را از دشمنان باز پس خواهد گرفت…»
همچنین روایت شده است که حضرت مهدی(ع) پس از ظهور بین رکن و مقام برای مردم خطبه خواهد خواند و در مهمترین قسمت خطبه به صورت مکرّر با نهایت اندوه و تأثّر، شهادت مظلومانة امام حسین(ع) را مورد اشاره قرار خواهد داد، از جمله خواهد فرمود:
«ای مردم جهان! منم امام قائم. منم شمشیر انتقام الهی که همة ستمگران را به سزای اعمالشان خواهم رساند و حقّ مظلومان را از آنها پس خواهم گرفت. ای اهل عالم! جدّم حسین بن علی(ع) را تشنه به شهادت رساندند و بدن مبارک او را عریان در روی خاکها رها کردند. دشمنان از روی کینهتوزی جدّم حسین(ع) را ناجوانمردانه کشتند…»17
در حقیقت با این گونه از عبارات، نوید انتقام خون به ناحق ریخته شدة امام حسین(ع) را به جهانیان خبر میدهد …
و همچنین به دلالت روایات فراوانی شعار یاران
امام مهدی(ع) پس از ظهور، این جملة بسیار الهامبخش است:
«یالثارات الحُسَین(ع)؛18
ای بازخواست کنندگان خون حسین(ع).»
این جمله اشاره به این معنا دارد که هنگام انتقام خون پاک امام حسین(ع) فرارسیده است. کسانی که میخواهند از دشمنان آن حضرت انتقام خون به نا حق ریختة حجّت الهی را بگیرند، مهیّا شوند.
د) مهدی(ع) همیشه به یاد حسین(ع)
از آنجا که امام حسین(ع) با تمام وجود، همة توانمندیها و سرمایههای خود را ایثار کرد تا اسلام را از خطر اساسی برهاند؛ آخرین حجّت الهی نیز تصریح دارند که همواره به یاد ایثارگری و فداکاریهای آن حضرت هستند و شب و روز با یادآوری مصیبتهایی که بر ایشان روا داشته شد، خون گریه میکنند.
در بخشی از زیارت «ناحیة مقدّسه» در این باره میخوانیم:
«… اگر روزگار وقت زندگی مرا از تو [ای حسین(ع)] به تأخیر انداخت و یاری و نصرت تو در کربلا در روز عاشورا نصیب من نشد، اینک من هر آینه صبح و شام به یاد مصیبتهای تو ندبه میکنم و به جای اشک بر تو خون گریه میکنم …»
بدون تردید این قبیل از تعابیر، نهایت محبّت و دلبستگی حضرت مهدی(ع) رابه سیّدالشّهدا(ع) نشان میدهد و ضرورت زنده نگه داشتن خاطرة اباعبدالله(ع) از جمله از طریق عزاداری برای آن حضرت را مورد تأکید قرار داده و عمق فاجعة کربلا و جنایت بنی امیّه به اسلام و انسانیّت را افشا میکند.
حتّی این به یاد امام حسین(ع) بودن در عملکرد سایر ائمة اطهار(ع) نیز به چشم میخورد؛ یعنی آنها نیز در مواقع اشاره به فداکاریها و مظلومیّتهای امام حسین(ع) به گونهای موضوع امام مهدی(ع) را مورد تأکید قرار دادهاند، به عنوان مثال در دعای ندبه
امام صادق(ع) یاد سیّدالشّهدا(ع) به همراه امام مهدی(ع) گرامی داشته شده است. در حقیقت، شکایت شهادت جانگداز حضرت امام حسین(ع) به ساحت مقدّس حضرت بقیّـ[ الله(ع) شده است و درخواست میشود که به عنایت خداوند متعال هر چه زودتر زمینة ظهور فراهم شود؛ بلکه هر چه زودتر مهدی موعود(ع) ظهور نموده انتقام خون آن حضرت را از دشمنان بگیرند … و حتّی به پیروان اهل بیت(ع) توصیه میشود که در شب میلاد امام عصر(عج) از زیارت امام حسین(ع) غافل نشوند.
این موضوع به همین صورت در مورد امام حسین(ع) نیز مطرح است؛ یعنی حضرت اباعبدالله حسین(ع) نیز همواره به یاد مهدی موعود بودهاند. در دعای روز ولادت امام حسین(ع) از امام مهدی(ع) یاد میشود و در روز عاشورا و در زیارت عاشورا نام و یاد مهدی(ع) تسلّیبخش قلب سوزان شیفتگان
اهل بیت(ع) است.
مجموعة این برنامههای حساب شده، پیوند عاشورا و امام حسین(ع) را با قیام جهانی امام مهدی(ع) هر چه بیشتر روشن میسازند.
گذشته از همة آنچه بیان شد، طبق روایات بسیاری که از حضرات معصومان(ع) نقل شده است، در بسیاری از مسائل جزيی نیز امام مهدی(ع) با امام حسین(ع) پیوستگیها و ارتباطات قابل توجّهی دارند که از آن جمله است:
1. روز ظهور امام مهدی(ع) مقارن با روز عاشورا است. از امام باقر(ع) روایت شده است:
«قائم آل محمّد(ص) در روز شنبه که مصادف با روز عاشورا؛ یعنی همان روزی که حضرت اباعبدالله(ع) به شهادت رسیدند، قیام خواهد کرد.»19
2. از مجموعه روایات به خوبی روشن میشود، همانگونه که امام حسین(ع) نهضت خود را از مکّه آغاز کردند؛ یعنی پس از خارج شدن از مدینه به مکّه آمدند و از کنار بیت الله قیام خود را به مردم خبر دادند و به سمت کوفه حرکت کردند، حضرت مهدی(ع) نیز از کنار بیت الله جهانیان را به بیعت با خود فرا خواهد خواند و آنگاه حرکتهای اصلاحی را تداوم خواهد بخشید و در نهایت مقرّ حکومتی خویش را در کوفه قرار خواهد داد.
3. حتّی طنین صدای امام مهدی(ع) همان طنین صدای امام حسین(ع) است. پیام مهدی(ع)، همان پیام حسین(ع) است که فریاد میزند:
«ای مردم! مگر نمیبینید به حقّ عمل نمیشود و از باطل خودداری نمیگردد … امربه معروف و نهی از منکر کنار گذاشته شده است و احکام الهی و سنن پیامبر(ص) آشکار هتک میشود و …»
این پیام و هشدار در لحظة ظهور، با همان صدا به مردم جهان اعلام خواهد شد که امام حسین(ع) در روز عاشورا با همان لحن و آهنگ مردم را به تبعیّت از حقّ و اعراض از بدیها فرا خواندند:
«إنّ صوت القائم یشبه بصوت الحسین(ع)؛
صدای [گیرا و دلنواز] قائم شبیه [طنین خوش] صدای اباعبدالله(ع) است.»
4. برخی از یاران حسین(ع) پس از رجعت در رکاب امام مهدی(ع) به یاری آن حضرت خواهند پرداخت و حتّی برخی از فرشتگانی که جزو اصحاب امام حسین(ع) بودهاند، در خدمت قائم آل محمّد(ص) خواهند بود و …
«أللهمّ نرغب إلیک دولة کریمة تعزّبها الإسلام و أهله و تُذِّلُ بها النفاق و أهله…»
منبع: ماهنامه موعود شماره 30-13
پینوشتها:
1 .بحارالأنوار، ج 51، ص 91.
2 .کشف الغمّه، ج3، ص294.
3 .منتخب الاثر، ص 467
4 .اعلام الوری، 384.
5 .بحارالانوار، ج45، ص6.
6 .حیات الإمام الحسین(ع)، ج 2، ص 264.
7 .بحارالأنوار، ج51، ص 130.
8 .الزام النّاصب، ص 177.
9 .ینابیع الموّده، ج 3، ص 62.
10.بحارالأنوار، ج 52، ص 352.
11.همان، ص 338.
12.دلائل الامامه، ص 239.
13.سوره اسراء (17) آیه 33.
14.البرهان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 559.
15.همان، ص 560.
16.دعای ندبه.
17.الزام النّاصب، ج 2، ص 282.
18.النّجم الثّاقب، ص 469.
19.بحارالانوار، ج 52، ص 285.
ثبت دیدگاه