پ
پ

alt

به حسینیه  اعظم چو قدم بگذاری/دل قوی دار که اندر حرم دلداری.
هنوز محرم است و ماه حسین علیه السلام ، از آستان مقدسش در کربلا به زنجان آمده اند و نمایشگاهی در حسینیه اعظم دایر کرده اند . خیلی ها توصیفش را می کنند و حس غریبی تو را تلنگر می زند که برو و ببین!
جلوی حسینیه اعظم همانند  ایام دهه محرم مملو از جمعیت عاشقی  است که نمایشگاه ” در هوای حرم” آنها را به این مسجد کشانده است. وضو می گیری و از درب بزرگ حسینیه اعظم که وارد می شوی برگه هایی تحویلت می دهند. برگه اول “نوشتن نامه ای به امام حسین علیه السلام” است و برگه دوم پنج سوال است که اگر جواب صحیح بدهی در قرعه کشی سفر به عتبات عالیات با هزینه آستان مقدس امام حسین علیه السلام در قرعه کشی شرکت داده می شوی . با خود می گویی :این همان “دعوتی” است که بزرگان ما می گفتند در کنار “همت ” و “قسمت” برای زیارتش الزامی است!
به محض ورود ، پرچم متبرک گنبد طلایی امام حسین علیه السلام تو را به سمت خود می خواند. زیر پرچمش می روی و با صدق دل خواسته هایت را از دل می گذرانی و خود را در پناهش قرار می دهی.
شروع نمایشگاه عکسهای زیبایی از نماهای بیرونی حرم امام حسین علیه السلام و حضرت ابوالفضل و بین الحرمین  از گذشته تا کنون است. عکسها را یکی یکی مرور می کنی،ناخودآگاه خود را جلوی درب شبستان حضرت زینب سلام الله علیها می یابی که محل اصلی نمایشگاه “در هوای حرم” است.
وارد شبستان که می شوی در سمت راست فضایی برای کودکان متناسب با سن و روحیه بچه ها آماده شده است.
میزهای نقاشی با کاغذ و مداد رنگی هایی که اگر کودکت علاقمند است در آنجا می نشیند  و مشغول می شود تا تو با خیال راحت به بازدید از نمایشگاه برسی.
فضای اصلی نمایشگاه به دو بخش شمالی و جنوبی تفکیک شده است. ضلع شمالی شبستان حضرت زینب سلام الله علیها غرفه آستان مقدس حضرت سیدالشهدا علیه السلام است. غرفه های نمایش و فروش اقلام فرهنگی ،تبلیغات و دارالقرآن این آستان پذیرای علاقمندان است. در این بین دو بخش طرفداران بیشتری دارد. در بخش تبلیغات فرمهای چاپ شده ای که با ازدحام جمعیت همراه است،ناخودآگاه  تو را به سمت خود می کشاند. فرم “ثبت نام زیارت به نیابت” معاون فرهنگی آستان مقدس حسینی می گوید: “خدام مخصوص امام حسین علیه السلام در کربلا تا کنون برای بیش از یکصد میلیون علاقمند زیارت در سراسر جهان نایب الزیاره شده اند و برای افرادی که از این طریق ثبت نام کرده اند ،نماز زیارت خوانده اند و به نام آنها زیارت کرده اند.” با اشتیاق دست به قلم می بری ،دوستی که متوجه توست خطابت می کند:”فلانی مرحوم پدرت را هم از یاد نبر”. ممنونش می شوی ،براستی  چه یادآوری بموقعی!
در غرفه دارالقرآن عده زیادی جمع شده اند و به نوبت قرائت صحیح سوره حمد را آموزش می بینند و ایرادهایشان را برطرف می کنند.
شبکه ماهواره ای کربلا،غرفه بعدی است که با پخش روزانه گزارشهایی از برپایی نمایشگاه “درهوای حرم” در سطح جهانی ،علاقمندان خود را اطلاع رسانی می کند و با انعکاس اخبار،انجام مصاحبه ها و گزارشهای مردمی،حال و هوای این روزهای حسینیه اعظم زنجان را به جهان نمایش می دهد.
در راستای غرفه آستان مقدس حسینی و در وسط شبستان که تفکیک شده،عکسهایی متنوع از موزه کربلا ،تاریخچه بارگاه و ضریح منور امام و شهیدان کربلا،حوادث تاریخی و اتفاقات نادری است که پس از شهادت آن حضرت بوقوع پیوسته است.
هر چند نوعی بی نظمی در چیدمان این عکسها را شاهدی اما بسیاری از آنها مجذوب و محزونت می کند و گاه آنچنان متاثر می شوی که از فضای پر سر و صدای شبستان محل نمایشگاه به روز عاشورا و ایام شهادت سالار شهیدان می روی که اهالی قبیله بنی اسد برای حضرتش قبری  تدارک دیدند و پیکر مطهرش را از زیر آفتاب سوزان به زیر خاک منتقل کردند و سپس سایبانی و بقعه ای و …
اما مظلومیت حسین علیه السلام تنها به عصر خود محدود نشد که عکسهای خشن و تجاوز کارانه حزب بعث در زمان صدام ملعون در نمایشگاه حکایت از شیعه ستیزی  جابران معاصری دارد که هنوز از نام حسین علیه السلام و استمرار خط عاشورا وحشت و کینه دارند،غافل از اینکه هر کس بدین مرام با کربلا در تاریخ برخورد کرد ، جز نام ننگی از او باقی نماند و حسین علیه السلام به تعبیر جدش  چراغ هدایت شد و این چراغ هدایت هر روز که می گذرد  بیشتر از گذشته نورافشانی می کند.
از غرفه عکسهای منتصب به حضرت سیدالشهدا علیه السلام به غرفه برادرش در ضلع جنوب غربی نمایشگاه می رسی. برای ما زنجانی ها این غرفه چه حس آشنایی دارد! انگار خیمه گاه عباس است! پرچم برافراشته بر گنبد طلایی اش امروز بر دیوار حسینیه اعظم عاشقانش را در زیر سایه اش جمع می کند و آنها را پناه می دهد تا خواسته هایشان را با او در میان بگذارند و از او که “باب الحوائج” است طلب یاری نمایند و مگر جز این است که روز عاشورا حسین علیه السلام هم به “ابوالفضل” پناه برد تا اگر می تواند با آوردن آب ، عطش فرزندانش را فرو نشاند و حکایت شرمندگی عباس یکی از تراژدیهای بزرگ تاریخ را رقم زد. حکایت دستان قطع شده و مشک و دندان و تیرهایی که آب عباس را به جای لبان تشنه فرزندان پیامبر نصیب زمین تشنه کربلا کرد تا نشان دهد این زمین خون می خواهد و آب کنایه است و امروز مردم زنجان با گذشت قریب به 14 قرن از آن واقعه عظیم برای ابوالفضل علیه السلام  قربانی ها می کنند و در غرفه او شمعی به  یادش روشن می کنند و حوائجشان را از سقای تشنه لبان می خواهند تا بلکه شفیعی باشد از حسین علیه السلام و خدای حسین علیه السلام چرا که ابوالفضل علیه السلام را در نزد ایشان مقامی است عالی.
در کنار غرفه عباس علیه السلام غرفه باب الحوائج دیگری است. غرفه آستان مقدس امامین موسی بن جعفر و محمد جواد. پرچم متبرک گنبد مطهرش عاشقان را به سمت خود می کشاند تا با یاد غریبی آن حضرت حوائجت را مجدد مرور کنی و خواهان استجابت آنها باشی؛ اما گویا ایشان هم چیزی از تو می خواهند ! حکایت غریبی رضا علیه السلام و مدفنی که در مشهدالرضا علیه السلام از این خاندان معصوم به ما رسیده است . با خود عهد می بندی که امانت دار خوبی از یادگار این خاندان در کشورت ایران باشی و اگر دستت به قبور متبرک سایر ائمه نمی رسد ، با یاد “رضا” و زیارتش به آنها بگویی که کشور شیعه نمی گذارد غم غربت آن امام همام بیش از این شما را دل آزرده کند.
با این عهد از غرفه جدا می شوی و دو عهد نامه دیگر در برابرت می بینی. عهدنامه ای که در آن با امضایت پیمان می بندی که پاسدار نماز به عنوان ستون دین اسلام باشی و عهد نامه حجابی که خواهران با امضایشان پیمان می بندند که امانتدار حجاب به عنوان یک الگوی رفتاری از زنان خاندان  نبوت بخصوص زهرای مرضیه و زینب کبری باشند.
سرت را که می چرخانی غرفه نقاشی های هنرمندان عراقی و ایرانی در پیش رویت نصب شده و در آن تابلوهایی را شاهدی که در آن  تصاویری از واقعه بزرگ عاشورا برایت ترسیم شده است و تاریخ  رسم همه آنها حکایت از آزادی بعد از دوران خفقان صدام دارد. در حالیکه  مجذوب تصاویر این نقاشی ها هستی به غرفه حسینیه اعظم در ضلع جنوب شرقی شبستان حضرت زینب سلام الله علیها وارد می شوی.
 قبل از هر چیز نمایش تعدادی ازآثار موزه ای این مسجد که برای اولین بار در معرض دید همگان قرار گرفته تو را به سمت خود می کشاند و حکایت از ارادت واقفین و اهداء کنندگانش به این مکان مقدس دارد.
عکسهای متنوع نصب شده در غرفه، تو را چند روز به عقب تر برمی گرداند. به ” یوم العباس” زنجان و دسته عظیم عزاداری حسینیه اعظم که امروز الگویی برای جهان و بخصوص شهرهای مختلف کشور اسلامی ایران شده است. در ضلع جنوبی غرفه حسینیه ” شرح دلدادگی”  مردم زنجان در قالب کلیپی به نمایش گذاشته شده است و تصاویری که زوایای پیدا و پنهان این دسته عظیم عزاداری را برایت بازگو می کند و با خود می گویی این حرکت عظیم فرهنگی که امروز با انتخاب زنجان و حسینیه اعظم توسط تولیت آستان مقدس امام حسین علیه السلام صورت گرفته ،موضوعی تصادفی و اتفاقی نیست و حتما توجه و عنایت ویژه ای از سرور و سالار شهیدان به این مکان مقدس و این مردم با شور و شعور در میان بوده است، موضوعی که مسئولین و خادمین عتبات عالیات عراق نیز بارها و بارها آن را تکرار و برآن تاکید می کنند.
با این ذهنیت از شبستان خارج می شوی اما قبل از خروج از مسجد حسینیه اعظم، بیرق سیاه متبرک حسینی دوباره تو را به خود فرامی خواند . همانطور که در وقت ورود از زیر پرچمش گذشته بودی  در خروج هم با تبرک آن تو را بدرقه می کند و ناخواسته این بیت از ذهنت می گذرد:
روز ازل که بانگ عزایت بلند شد          ما را گره زدند به نخ های پرچمت …
از حسینیه اعظم خارج می شوی در حالیکه ساعتی  را با عاشورا و کربلا  و حسین علیه السلام  تنها بودی. نمی خواهی این تنهائیت به پایان برسد. دوست نداری نه کسی را در این حال ببینی و نه کسی تو را از این حال در بیاورد.
دیده هایت را از نمایشگاه ” درهوای حرم” چندین بار با دلت مرور می کنی و از خود می پرسی آیا می شود مرا هم “دعوت” کند تا خیلی از چیزهایی را که در حسینیه اعظم  دیدم در کربلا هم ببینم؟

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.