رسید از جانب حق بر پیمبر
پیام از جبرئيل ماه منطر
رسولم زینت عرش برین است
و این حج تو حج آخرین است
پیمبر بر همه کرده تکلف
به امت داده فرمان توقف
سپس خود هم همانجا ایستاده
رسد تا هم سواره هم پیاده
رسول الله غوغایی علم کرد
جهاز اشتران را روی هم کرد
کنار برکه روزی باشکوه است
جهاز اشتران مانند کوه است
قدم بنهاده بر رویش پیمبر
صدازد تا که آید پیشش حیدر
محمد که جهان گردیده مستش
گرفته دست حیدر را به دستش
همان دستی که دست کردگار است
همان دستی که عشق ذوالفقار است
همان دستی که سائل را نعم داد
همان دستی که بر موسی حشم داد
بگفتا هرکه من مولای اویم
امید و شافع عقبای اویم
هرآنکس دل دهد از دل برایم
هر آنکس بشنود اکنون صدایم
بداند که علی همسنگر اوست
علی بعد از پیمبر یاور اوست
علی خود مظهر تقوی و ایمان
دهد پیراهن او بوی قرآن
علی بر کشتی دین است ناجی
هر آنکس بوده یارش گشته حاجی
پیمبر هرچه گفت امت بلی گفت
تمام عرشیان هم یاعلی گفت
زجمله تهنیت گویان حیدر
ابوبکر و عمر،امت سراسر
که خندان از همه قلب نبی بود
شعار روز،بخن یا علی بود
(بهلول حبیبی زنجانی)
ثبت دیدگاه