بسم الله الرحمن الرحیم
جماعت بنّا برای آن که مطمئن شوند که دیوار را مستقیم بنا می کنند، از طراز استفاده می کنند.
نصب شاخصی در ابتدای بنا و شاخصی دیگر در انتهای آن و کشیدن نخ بین این دو شاخص، به بنّایان کمک می کند تا اطمینان پیدا کنند که بنا را درست و مستقیم می سازند.
تنها دعای واجب بر هر مسلمان «اهدنا الصراط المستقیم» است. در هندسه، خط مستقیم، خطی است که دو نقطه را از کوتاهترین مسیر به هم وصل می کند. می خواهیم جامعه ای داشته باشیم که بتوان با شاخصی قابل قبول، در صراط مستقیم بودن آن را تشخیص داد.
به پشت سر که نگاه می کنیم شاخص عاشورا، جلوه گری می کند.
رو به رو را که نگاه می کنیم، ظهور را می بینیم.
آیا نباید بین این دو شاخص، خطی مستقیمی را طراز قرار داد و خود را با آن تنظیم کرد؟ در جامعه شیعی حسینی و مهدوی، ملاک مستقیم بودنِ صراط این است که ببینیم آیا پشت آن، به عقبه شهادت و قیام حسینی محکم است؟ یا خدای ناکرده، تکیه گاه نامطلوبی برگزیده است. اما در حرکت به سمت جلو جهت مسیر و سرعت حرکت و ملاک های آن را باید با نگاه به ظهور تنظیم کرد. آیا با پشتوانه شهادت، در راه تحقق بخشیدن به بزرگترین آرزوی بشریت در تاریخ هستیم یا نه؟ اگر این گونه است، خود را با این طراز تنظیم کرده ایم. اما اگر تکیه بر قیام حسینی نداریم و قدرت محرکه خود را از شهادت نگرفته ایم، بدون شک برای طی کردن این مسیر عظیم و دشوار کم می آوریم. امام راحلw فرمودند: «شهدا مظهر قدرت ایران اند». حال اگر توان لازم برای حرکت را فراهم کردیم، اما مسیر را به درستی انتخاب نکردیم، قدرت و سرعت، به دورتر شدنمان از مقصد می انجامد.
به درگاه خداوند شاکریم که قدرت حرکت ما را در قیام اباعبدالله الحسینj قرار داد و فرمان را به سوی جامعه مهدوی تنظیم کرد و سطح انتظار در این حرکت را چه در مبدأ و چه در انتهای آن، آن قدر بالا و متعالی قرار داد که جامعه اسلامی باید جهادی عظیم و تلاشی خستگی ناپذیر داشته باشد، تا بتواند اطمینان نسبی پیدا کند که خود را ـ چه در انتخاب جهت و چه در انتخاب بلندای آرمان ها ـ با این طراز، تطبیق داده است.
ثبت دیدگاه