علاقهمندترین یاران و محبین به ما، مرگ و جان کندنشان مانند نوشیدن آب خنک و روح بخش است که یکی از شما در روز تابستان بنوشد و بقیهی آنها هم در بستر خود با خوشایندترین حالتی که یکی از شما آرزوی چنان مردنی را میکند، میمیرند.
ـ امیرالمؤمنین (علیه السّلام) فرمودند:
شیعهی ما اگـر مرتکب معصیتی نشـود، نمیمیرد مگر اینکه به بلایی چه در مال و چه در فرزند و چه در خودش مبتلا گردد و این ابتلا موجب از بین رفتن گناهانش گردد و خدا را به گونهای ملاقات نماید که هیچ اثری از گناه در او باقی نمانده باشد و اگرچیزی از گناه در او باقی مانده بود، به هنگام مرگ دچار سختی و شدّت میگردد. (سپس پاک میشود.)[1]
شیفتهترین شیعهی ما نسبت به ما، وقتی که روح از بدنش خارج میشود، حالت یکی از شماهاست که در یک روز تابستان آب خنک و گوارایی بخورد و دلش خنک گردد
ـ از امیرالمؤمنین (علیه السّلام) دربارهی چگونگی حالت شیعیان به هنگام مرگ سؤال کردند.
حضرت فرمودند: به جای اینکه ملک الموت (هنگام قبض روح) حاکم باشد، شیعهی ما حاکم و آمر است.
عرض کردند: آیا برای این فرمایشات تعریف و توصیفی هست؟ فرمود: آری! شیفتهترین شیعهی ما نسبت به ما، وقتی که روح از بدنش خارج میشود، حالت یکی از شماهاست که در یک روز تابستان آب خنک و گوارایی بخورد و دلش خنک گردد.[2]
ـ امام باقر (علیه السّلام) خطاب به شیعیانش فرمودند:
به راستی(سوگند میخورم) که یکی از شماها که جان به گلویش میرسد، ملک الموت بر او نازل میشود و میگوید: اینک آن چه که آرزویش را داشتی، به تو عنایت شد و از آنچه که میترسیدی ایمن گشتی. (و در همین حال) دری از درهای بهشت برایش گشوده میشود و به او گفته میشود که: به جایگاهت در بهشت بنگر و ببین اینها را، این رسول خداست (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و اینها، علی (علیه السّلام) و حسن (علیه السّلام) و حسین(علیه السّلام)، رفیقان و همراهانت.
حضرت فرمود: این تأویل قول خداست که فرمود: آنها اهل ایمان و خدا ترسانند.
برای آنها از جانب خدا پیوسته بشارت است هم در حیات دنیا و هم در آخرت.[3]
ـ رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم)فرمودند:
علاقهمندترین یاران و محبین به ما، مرگ و جان کندنشان مانند نوشیدن آب خنک و روح بخش است که یکی از شما در روز تابستان بنوشد و بقیهی آنها هم در بستر خود با خوشایندترین حالتی که یکی از شما آرزوی چنان مردنی را میکند، میمیرند.[4]
ـ امام سجّاد (علیه السّلام) در حالات پدر بزرگوارش ( در روز سخت عاشورا) میفرمایند:
چون کار بر پدرم سخت شد، برخلاف بعضی که رنگشان برمیگشت و بدنشان میلرزید و دلهایشان به تپش میافتاد، پدرم و برخی از همراهان خاص او رنگهایشان روشنتر میشد و اندامشان آرامتر بود.به یکدیگر میگفتند: نگاه کنید حسین (علیه السّلام) را! از مرگ هیچ ترس و پروایی ندارد.
صبور باشید ای بزرگ زادگان! زیرا مرگ جز پلی که شما را از رنج و بدبختی به سوی بهشت و نعمت جاویدان عبور میدهد نیست، کدام یک از شما خوش ندارد که از زندانی به قصری برده شود.[5]
پی نوشت ها :
1ـ بحارالانوار، ج6، باب سکرات الموت و شدائده، ص 157
2ـ همان مدرک، ص 161
3ـ الذین امنوا وکانوا یتّقون لهم البشری فی الحیوة الدنیا وفی الاخرة
(سوره یونس 63 و64) باب مایعاین المومن و الکافرعندالموت، ص 177
4ـ میزان الحکمه باب موت، به نقل از بحارالانوار
5ـ معانی الاخبار، ج3، ص 288
ثبت دیدگاه