نامه يك زائر ايراني به مردم عراق
بسم ا… الرّحمن الرّحیم
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّةِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ
یا لیتنا کنّا معکم فنفوز فوزا عظیما
با سلام برتو دوست عزیز و دوست داشتنی ام و سلام بر تو برادر مسلمانم که این روزها، نه این روزها، که تمام عمرت و تمام زندگیت را در راه عرض ارادت به حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و اهل بیت پیامبر رحمت علیهم السّلام، وقف کرده ای تا إن شاء الله مورد توجه و عنایت آن حضرت قرار گیری.
چند سالی است که توفیق پیدا می کنم تا در مراسم پیاده روی اربعین حسینی، این موهبت الهی، که در این روزگار آخرالزّمانی، نصیب عاشقان ابا عبدالله (ع) و اصحابش گردیده است، شرکت کنم. و نمی دانید که چقدر خوشحالم که عنایات آن حضرت را شامل حال خودم می بینم. و می بینم که مرا مورد مرحمت خویش قرار داده و زیارتش را قسمتم نموده است. لذت می برم از اینکه می بینم شما و هم وطنانتان و برادرانتان با تمام وجود در راه احیای عزای سیدالشّهداء (ع) قدم برمی دارید و تمام زندگی تان را در این راه، هزینه می کنید.
خاطرات این سفر هیچگاه فراموشم نمی شود. و پیوسته در تمام سال و هر روز و هر ساعت، حتی در خواب هم آن خاطرات شیرین را مرور می کنم و لحظه به لحظه انتظار می کشم تا اربعینی دیگر پیش بیاید و من خودم را بی صبرانه به آن سرزمین مقدس برسانم و در این مراسم پُرعشق، شرکت کنم.
خوشا به سعادت شما که این توفیق را پیدا کرده اید تا در این روزگار آخرالزّمانی در جهت اقامۀ عزای پسر حضرت زهرا (س) قدمی بردارید.
إن شاء الله بزودی همۀ ما، تحت لوای ابا صالح المهدی (عج) از لشکریان منتقم خون سیّدالشّهداء (ع) باشیم و برادرانه در کنار یکدیگر، زندگی و بندگی کنیم.
دوستتان دارم و به خداوند رحمان می سپارمتان.
ثبت دیدگاه