پ
پ

2- بررسي پيشينه تاريخي حسينيه ي اعظم زنجان:

1-2- موقعيت جغرافيايي حسينيه ي اعظم زنجان :

حسينيه ي اعظم زنجان و گرمابه تاريخي آن در جنوبي ترين بخش بافت قديمي شهر زنجان و در محله اي معروف به همين نام واقع شده که در گذشته مشرف به دروازه ي جنوبي شهر – دروازه قلتوق – بوده است ، موقعيت مسجد، طول شمالي حداقل 39 دقيقه و 36 درجه و حداكثر53 دقيقه و عرض جنوبي حداقل 28 دقيقه و 48 درجه و حداكثر 35 دقيقه و 9 درجه واقع شده است.

 تصوير ماهواره اي از موقعيت حسينيه ي اعظم زنجان

تصوير ماهواره اي از موقعيت حسينيه ي اعظم زنجان

 

 تصوير دورنمايي از موقعيت حسينيه ي اعظم زنجان

تصوير دورنمايي از موقعيت حسينيه ي اعظم زنجان

2-2- پيشينه تاريخي حسينيه ي اعظم زنجان :

مسجد حسينيه ي اعظم زنجان يكي از بناهاي قديمي و تاريخي زنجان مي باشد ، كه از قديم مركز تجمع عزاداران و حسينيان بوده است .

البته اين بنا در هجوم حوادث زمان چندين بار تخريب و ويران بود ولي به دليل ارادت خاص مردم منطقه در مراحل مختلف بازسازي و مرمت گرديد.

بر مبناي مدارک تاريخي اکثر مساجد و تکاياي زنجان داراي اسم از نظر وقف کننده ، سازنده و محله مي باشد و اين مکان تنها مکاني است که فاقد اسم از نظر شخص و محله ( در زمان گذشته) مي باشد بنابراين با جرات مي توان گفت که تنها مکان اصلي بعنوان تکيه و حسينيه ي عزاداري در شهر زنجان در طول تاريخ بوده است.

منابع مستند و مشخصي از تاريخ بنا و بانيان اين محل در دست نيست ليكن اطلاعاتي كه از تاريخ، فرهنگ شفاهي بدست رسيده حاكي از آن است كه قدمت تاريخي مسجد به اوايل دوران صفويه و حتي قبل از آن يعني به دوران نخستين اسلامي مي رسد( البته در آن زمان بصورت تکيه اي بوده که بعد از بازسازي در دوران قاجار بافت مسجد نيز اضافه شده).

شواهد و مداركي كه اين واقعيت را محقق مي سازد شامل دو بخش مي باشند :

1-2-2- اسناد و مدارک تاريخي ( اسناد مکتوب) :

شواهد و مداركي كه اين واقعيت را محقق مي سازد (بر مبناي مدارک تاريخي ، مورخين و جغرافي دانان صدر اسلام مي باشد) :

« وقتي دو برادر حسن و احمد از خاندان آل بويه بر بغداد تسلط يافتند المستکفي بيست و دومين خليفه عباسي را معزول کردند حسن يکي از برادران ولايات همدان و زنجان را تصرف و حکومت اسلامي شيعي را در اين ولايت بنا نهاد . آل بويه طبق روايات تاريخي ، مذهب تشيّع داشتند و آن را ترويج مي کردند.صاحب بن عباد و ديگر علما و عرفا در زمان اينان به تدوين کتب خود پرداختند و دين و دانش در عصر آل بويه با هم سازش يافت . جمعيت اخوان الصفا در زمان آنان تشکيل پيدا کرد و حلقه هاي درس در مساجد ، تکايا و مشاهده و زوايا تشکيل شد و آموزش زبان عربي ، اخبار و احاديث و قرآن رواج يافت .»(http://www.zeynabieh-zanjan.com/)

مطابق با کتاب منم تيمور قديمي ترين مسجد در زنجان مسجد ميرزا مهدي (قائمي) که مختص سنيان و قديمي ترين حسينيه ي تشيّع اين حسينيه ي بوده است .( کتاب منم تيمور نوشته دكتر ذبيح اله منصوري)

حضور فقيه يگانه عصر علامه حلي در ايران و مرکز حکومت مغولان ( زنجان ) باني خير و برکت براي اين شهر بوده است

با زمينه هايي که حاکم مغول براي وي به وجود آورده بود کمال بهره را برد و به دفاع از امامت و ولايت ائمه معصومين (ع) برخاست. از اين رو بزرگترين جلسه مناظره با حضور انديشمندان شيّعي و علماي مذاهب مختلف برگزار شد. از طرف علماي اهل سنت خواجه نظام الدين عبدالملک مراغه اي که از علماي شافعي و داناترين آنها بود برگزيده شد. علامه حلي با وي در بحث امامت مناظره کرد و خلافت بلافصل مولا علي (ع) بعد از رسالت پيامبر اسلام را ثابت نمود و با دليل هاي بسيار محکم برتري مذهب شيعه اماميه را چنان روشن ساخت که جاي هيچ گونه ترديد و شبهه اي براي حاضر باقي نماند.

پس از جلسات بحث و مناظره و اثبات حقانيت مذهب اهل بيت عصمت و طهارت (ع) اولجايتو (حاکم عصر وي از پادشان مغول) مذهب شيعه را انتخاب کرد و به لقب «سلطان محمد خدابنده» معروف گشت.

پس از اعلان تشيّع وي، در سراسر ايران مذهب اهل بيت منتشر شد و سلطان به نام دوازده امام خطبه خواند و دستور داد در تمام شهرها به نام مقدس ائمه معصومين (ع) سکه زنند و سر در مساجد و اماکن مشرفه به نام ائمه مزين گردد.

علامه حلي پس از يک دهه تلاش و خدمات ارزنده فرهنگي و به احتزاز در آوردن پرچم ولايت و عشق و محبت خاندان طهارت (ع) در سراسر قلمرو مغولان در ايران، در سال 716 ق. بعد از مرگ سلطان محمد خدا بنده، به وطن خويش سرزمين حله برگشت و در آنجا به تدريس و تأليف مشغول گرديد و تا آخر عمر منصب مرجعيت و فتوا و زعامت شيعيان را به عهده داشت.

مطابق با اين روايات در آن زمان حسينيه ي در اينجا برپا بوده است و منطبق بر نظر علامه در اينجا مراسم تعزيه برگزار مي شده است.( كليه مطالب از چند منبع مختلف كه در آخر ذكر شده است)

کلاويخو در سفرنامه ي خود در سال 800 هجري قمري در مورد زنجان مي نويسد :

« اين شهر در دشتي ميان دو رشته کوه بلند که لخت و خالي از جنگل هستند قرار دارد . ديديم که حصار شهر ديگر قابل تعمير نيست اما در داخل حصار هنوز خانه ها و مساجد و تکاياي بسياري همچنان برپا بودند و در خيابان هاي آن نهرهاي عالي مي گذشت اما همه ي آنها اينک خشک و بي آب هستند .و…..» ( کلاويخو ، 1344، ص 166)

شاردن در سياحتنامه خود مي نويسد :

«بزرگان صوفيه، حسينيه ها را محل برپا داشتن شعائر طريقت هاي شريف خود قرار دادند و در هر شهر حسينيه اي را براي برگزاري مراسم عزاداري قرار مي دادند.»

اوژن فلاندن دانشمند و جهانگرد فرانسوي که در سال 1219 خورشيدي به زنجان وارد شده مي نويسد :

« زنجان حاکم نشين خمسه که شامل يکصد دهستان مي باشد . از حيث اهميت متوسط است ، ليکن ديوارها و دروازه هاي شهر حالت خوشي ندارند. زنجان بازارهاي بزرگ و وسيع و مساجد و تکاياي بزرگي دارد و ….» (اوژن فلاندن ، 1356، ص 93)

نيز از جمله اسناد مکتوب که اشاره مستقيم به تکيه حسينيه ي نموده :

اولين سند مكتوب كه با مهر (حاج ميرزا لطف الله شيخ الاسلام وآخوند ملا كاظم )ممهور شده صفر المظفر 1295 هجري قمري را نشان ميدهد كه در زير وقفنامه دو شخص خير و نيكو كار بنام هاي (حاج ميرزا محمد نقي و حاج ميرزا بابايي) تاجر كه دو باب دكان را وقف صحيح شرعي نموده اند آمده است.در اين وقف نامه قيد شده با اطلاع عاليجناب (آخوند ملا علي اصغر روضه خوان ) در راه جناب ابي عبدالله الحسين (ع)در تكيه حسينيه ي خرج و احسان نمايند از اول ماه محرم تا دوازدهم محرم هر قسم مصلحت بداند صاحب اختيار است.

دومين سند مكتوب كه با مهر آقاي (عبدالرحيم مجتهد و آقا سيد علي و آقا شيخ ابراهيم) ممهور شده مربوط به تاريخ شوال 1322 هجري قمري است كه شخصي بنام (حاج محمد هاشم شريف العلماء از روحانيان و شاگردان برجسته آخوند ملا علي قارپوزآبادي و از خاندان خطيبي هاي زنجان بوده است) وقف صحيح شرعي و حبس مخلد نموده همگي مساحت ششدانگ و يك شعير و دو ثلث شعير قريه ده جلال از قراء سجاسرود خمسه را با كافه توابع و ملحقات و مزارع مائيه و دعيه و مراتع و معالف وبسائين و مياه و عيون و انهار و املاك …. و عمارات و محل اكداس و طراقين بر حضرت سيدالشهدا ارواح العالمين له الفداء.

البته قابل ذكر است كه نامبرده اين روستا را به مساجد و مدارس واقعه در ذيل كه در دارالسعاده زنجان واقع است وقف نموده است.اين مساجد و مدارس عبارتند از :

مدرسه و مسجد رضوانمعان المغفور (آخوند ملا علي) اعلي الله مقامه الشريف

مدرسه و مسجد رضوان مكان المبرور (آقا سيد فتح الله) طاب ثراه

مدرسه و مسجد مقابل حمام (حاجي داداش) در راسته بازار

مدرسه و مسجد حسينيه ي

مدرسه و مسجد (ملا محمد علي)

آنچه در اينجا قابل توجه است اينكه در سال 1322 هجري قمري حسينيه ي اعظم هم مدرسه بوده هم مسجد. زيرا واقف در توضيحاتي كه در وقفنامه داده آورده است كه متولي ، منافع قريه مذكور را در وهله اول به تعميرات مدارس و مساجد اشاره شده و تامين آب آنها به مصرف برساند و نَه عشر ديگر را به حضرات طلاب محصلين ساكنين در حجرات هر مدرسه بپردازد آنهم از قرار هر حجره سه نفر طلبه. در ضمن مشروط به اينكه هر طلبه بيش از يكماه در خارج مدرسه نماند و اگر بيرون رود و برگردد بايد لااقل دو ماه تمام در حجره خود مقيم باشد تا شهريه دريافت نمايد.

سومين سند مكتوب، كه در دست آقاي يوسف محسن اردبيلي مي باشد بيانگر آن است كه مسجد و مدرسه حسينيه ي كه يكي از مساجد و مدارس قديمي زنجان بوده در فتنه بابيه تخريب شده و در نيمه دوم قرن سيزدهم به علت خراب بودن مورد استفاده قرار نمي گرفته، سپس فردي به نام ميرزا علي اشرف خان خطيب لو مقتول به سال 1331 ه. ق با هزينه خود آن را تعمير و راه اندازي كرد ولي مدرسه آن كه در فتنه بابيه تخريب شده بود به حالت خرابه باقي ماند و سپس از بين رفت. ( فرهنگ زنجان ، زندگاني و آثار ملا علي قارپوزآبادي ، يوسف محسن اردبيلي، شماره 26-25 . همچنين طي صحبتي كه با آقاي اردبيلي شد ايشان بيان كردند كه سند مذكور در دست ايشان مي باشد. )

منبع:سایت حسینیه اعظم زنجان

پژوهش پیرامون دهمین میراث معنوی کشور

پژوهشگر: نجفی

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.