برای امام زمانت چه ڪردهای؟ [ڪمی تفڪر و تامل لطفا] اگر آقا اباالفضل العباس علیه السلام از ما سوال ڪنند: من برای یاری ڪردن امامم از آب گذشتم، دستهایم را دادم، چشمم را دادم، تیر را با چشمم خریدم، تیرها را با جان و دل قبول ڪردم، ولی دست از یاری امام زمانم برنداشتم، شما […]
چادرم را محکم گرفته بودم و با شگفتی همه جارا نگاه میکردم ، همه چیز زیبا و دیدنی بود. مردمانی که در گوشه و کنار به تماشای دسته های عزاداری که هر کدام در رفت و آمد بودند ایستاده بودند. گوسفندانی که با افساری دور گردنشان به سوی قربانگاه کشیده می شدند و صدای طبل […]
می نویسم اشک…بخوان عشق می نویسم عشق…بخوان کربلا می نویسم کربلا…بخوان زینب(س) می نویسم زینب(س)…بخوان عباس(ع) می نویسم عباس(ع)…بخوان حسین(ع) چه شوری است امروز…چه شعوری است این ساعت…همه آمده بودند… پیرمردی میان جمعیت، با قدی خمیده و تسبیحی در دست، می ایستد و نفسی تازه می کند و می گوید: علمداریم ابالفضل… پسربچه ای، سینی […]
حبیب ابن مظاهر می گوید: بعد از استقرار امام حسین(ع) در کربلا, من جلوی خیمه نشسته بودم، دیدم کسی دارد از جلوی دشمن میآید. نگاه کردم، دیدم «قُرَّه ابن قیس حنظلی» است. من او را می شناختم، آدم بدی نبود. تعجب کردم که در سپاه ابن زیاد چه کار می کند؟ جلو آمد، وقتی رسید […]
اجتماع عظیم حسینیان زنجان با قرائت دعای فرج درمقابل امامزاده سیدابراهیم ع زنجان به پایان رسید. در اجتماع عصر روزهشتم که به (یوم العباس) درزنجان مشهوراست هزاران نفر از سراسرکشور ومهمانانی از کشورهای خارجی به عشق امام حسین ع حضور یافتند . مراسم سقای کربلا درشب تاسوای حسینی باشکوه تر از هرسال وبا طنین لبیک […]
آغاز بی پایان ارادت حسینیان زنجان شهر زنجان، یکپارچه حسینی شد مراسم عصر روز هشتم در شهر زنجان که به یوم العباس شهرت دارد با حضور عاشقان اباعبدالله، رنگ اتحاد حسینی به خودگرفت . سیه پوشان یک رنگ، یک صدا به یاد عباس با وفا عزاداری بی آلایش خود را آغاز کردند و قرار است […]