آرشیو » گنجینه اشعار

نذر حضرت زینب (س)
6 سال قبل

نذر حضرت زینب (س)

نذر حضرت زینب س دوست دارد سر دهد بر نیزه،بی پیکر شود دوست دارد چون برادر پیکرش بی سر شود می رود مردانه شیربیشه ی غیرت شود دوست دارد که شبیه حضرت حیدر شود آیه” انا فتحنا…” دارد این زن بر لبش می رود تا مثل حیدر فاتح خیبر شود اسوه ی مردانگی،تندیس زرّین عفاف […]

12 سال قبل

شعر ویژه حضرت رقیه(س)

    غنچه ی یاس-غزلی زیبا در باره حضرت رقیه (س) – دوش در خاطرم آن سرو گل اندام آمد  باز فارغ دلم از آتش در جام آمد دانه بر گونه نهادست و به دورش زلفی همچو صیّاد که با دانه و با دام آمد مصحف رو ، خَجَک خال و خم گیسوی جیم بین که […]

12 سال قبل

شعر بمناسبت نهم دی/ فتنه خاموش شد اما نهم دی باقیست

بال پرواز گشایید که پرها باقی است بعد از این باز سفر، باز سفرها باقی است پشت بت‌ها نشود راست پس از ابراهیم بت شکن رفت ولی باز تبرها باقی است گفت فرزانه‌ای، امروز شما عاشوراست جبهه باقی است، شمشیر و سپرها باقی است جنگ پایان پدرهای سفر کرده نبود شور آن واقعه در جان […]

12 سال قبل

گریه های خاموش

صادقانه  میگویم ابر بارانی ام آقا، نگهی کن به منت سرد و طوفانی ام آقا ، دگر از بی  توئی سیرم ای نمود عاشورا گریه های خاموشم اشک پنهانی ام آقا، جمعه هایم که بی تو می گذرد کاش می مردم، پس کجا و کی به حضورت بخوانی ام آقا، ای پناه سهله به تماشایت […]

13 سال قبل

زبانحال حضرت زینب کبری(س) هنگام ورود به کوفه

گیرنده کوفیه زینب باخوب جدا باشینا دیردی درد دلین اوز یارالی قارداشینا گلوبدی نیزده قانلی باشون دله قارداش کلام حقی اوخور اهل باطله قارداش دوباره یاره وروبلار آخار باشون قانی یانار بلالی باجون بیله نسگله قارداش گچن گجه باجون اولسون کول اوسته یاتمیشیدون محاسنون بلشوب توپراقا کوله قارداش اوقان دولان گوزون آچ در بدر عیالیوه […]

13 سال قبل

ویژه وداع امام حسین(ع)

وقت اولدی آیریلا شه دین خیمه گاهیدن عرشه فغان سسی چیخوب آل الاهیدن شیرین زبانلاری دایانوب گوزلرینده یاش هجران سوزون بیانه گتیردی یواش یواش وار دعوتیم دیدی گیدیریم بزم یاریمه عدن برینیده قوشولام شیر خواریمه آخر وداعیدوردییرم مطلبی سیزه یوخ چاره سرپرست ایدیرم زینبی سیزه زینب منیم گدنلریمون یادیگاریدور زینب منیم قالانلاریمون غمگساریدور زینب آتام […]

13 سال قبل

برای شام غریبان امام حسین(ع)

اي اهلِ عزا شام غريبانِ حسين است زهرا به جنان واله و حيرانِ حسين است در مقتلِ‌ خون بوسه به رگ‌هاي بريده زد زينب و اكنون سرِ پيمانِ حسين است آن پيرهنِ كهنه كه گلگون شده از خون تنها كفنِ پيكرِ عريانِ حسين است طفلان همه جا، پاي برهنه، لبِ تشنه زينب سر هر ناقه […]

13 سال قبل

برای شام غریبان حضرت ارباب

آنجا که اشک پای غمت پا گرفت و بعد بغضی میان سینه من جا گرفت و بعد وقتی که ذوالجناح بدون تو بازگشت این دخترت بهانه بابا گرفت و بعد ابری سیاه بر سر راهم نشسته بود ابری که روی صورت من را گرفت و بعد انگار صدای مادری دلخسته می رسید آری  صدای گریه […]

13 سال قبل

یا حسین گَل قولّاریم اوُلدی قلم

یا حسین گَل قولّاریم اوُلدی قلم نهر علقمده یاتوپ قانلی علم *** قَصدیمی ظُلم اهلی بیلدی سیدی اَصغرین حَلقی بیچیلدی سیدی گَل اوجا قامت، کیچیلدی سیدی گوزدن آتماز نوکرین اَهلِ کرم *** در گهینده بیر ادبلی بَنده یَم اوخلانوب مشگیم غمه آکندهِ یَم ساقیم، یوخدور سُویوم شَرمندیم خیمه ده یول گوزلوری اهل حرم *** قانیلن […]