🔹نخستین جلسه ستاد اجرایی دهه محرم ۱۴۰۴ در حسینیه اعظم زنجان برگزار شد 🔸نخستین جلسه ستاد اجرایی دهه محرم ۱۴۰۴ روز یکشنبه ۲۱ اردیبهشتماه با حضور اعضای هیئت امناء و مسئولان واحدهای مختلف در شبستان حضرت زینب(س) حسینیه اعظم زنجان برگزار شد. 🔹در ابتدای این جلسه، حجت الاسلام هادی بیات رئیس هیئت امنای حسینیه اعظم […]
درد دین سیدالشهدا (ع) را به کربلا کشاند سخنران شب یازدهم حسینیه اعظم زنجان درد دین داشتن را از شاخصههای انسان در مسیر تکامل دانست و گفت: این شاخصه در کربلا به اوج خود رسیده و از عوامل حرکت سیدالشهدا به این سرزمین بوده است. آیتالله علی فروغی امشب در جمع عزاداران حسینیه اعظم زنجان […]
من اشکم… همان اشکی که زهرا (س) ریخت برای مظلومیت علی (ع)… همان اشکی که علی (ع) در نخلستان به داخل چاه ریخت در فراق زهرا (س)… آری… من همان اشکم که حسن (ع) ریخت برای سادگی و مظلومیت مسلمانان و جگر پاره شدنش… من همان اشکم که حسین (ع) داخل گودال ریخت برای آتش […]
بار غمت را می کشم… آه حسین… از قتلگاه صدای مادر می آید… مرا نگاه کن… ببین زینبت را… ببین که تنهای تنها می روم… رقیه دیگر جانی برای گریه ندارد… و من… ای تکیه گاه من… قربان جسم بی سرت… مرا نگاه کن… ای عشقم… ای آرامشم… بار غمت را می کشم… تحریر : از […]
خورشید که به وسط آسمان رسیده بود، آواز قدقامت الصلاه مؤذن گوش نوازی می کرد. مردم از همه سمت به سوی جماعتی که پشت سر پیش نماز ایستاده بودند از یکدیگر پیشی می گرفتند و انتظار شنیدن اذان را به نیت خواندن نماز می کشند. سال ها پیش مردمانی معصوم و ظلم دیده به […]
محفل انس با قرآن، عصر تاسوعا با حضور قاریان برتر استانی در حسینیه اعظم برگزار شد و ثواب قرائت آن نیز، به شهدای کربلا هدیه شد. این محفل قرآنی، هر هفته، چهارشنبه به همت پایگاه ۱۳ حسینیه اعظم با حضور قاریان جوان و نوجوان برگزار می شود که این هفته، به دلیل متقارن شدن آن […]
سجده سرخ در نماز ظهر عاشورا خورشید که به وسط آسمان رسیده بود، آواز قدقامت الصلاه مؤذن گوش نوازی میکرد. مردم از همه سمت به سوی جماعتی که پشت سر پیش نماز ایستاده بودند از یکدیگر پیشی میگرفتند. سال ها پیش هنگامی که ابوتمامه وقت نماز را به امام حسین (ع) یادآوری کرد، امام به […]
هنوز دو ساعتی به ظهر مانده بود. اما نگاه که می چرخاندی میان شبستان های حسینیه، می دیدی که عزاداران، همینطور از راه می رسند… درست مثل قطره های یک دریا به هم می پیوندند… ساعت 12:30 که شد، دیگر داخل شبستان ها جای سوزن انداختن نبود… و فوج فوج عزاداران را می دیدی که […]