پ
پ

به حسنیه اعظم چو قدم بگذاری

دل قوی دار که اندر حرم دلداری

این مکان خانه شاهانه فرزند علیست

چشم دل باز کن ار در طلب دیداری

خود طبیب است و حسینیه شفاخانه او

به شفاخانه یار آی اگر بیماری

این بنا با مدد اهل ولا ساخته شد

دارد آری به دل خویش نهان اسراری

عاشقانی که ز دیوار و درش می بوسند

دیده اند از شه دین معجزه بسیاری

جان به قربان حسین و همه یارانش

کن حفاظت ز حریمش اگر از انصاری

هاتف غیب دهد مژده به حاجتمندان

شیعه را حصن حصین است چنین درباری

نه فقط ملت زنجان همگان میدانند

در حسینیه بود پرتوی از انواری

مستمندان زمان، بر در دیگر نروید

اهلبیت است که دارد کرم سرشاری

علمی هست در این خانه به نام عباس

کاندر او چشم امید همه باشد آری

هشتم ماه محرم که شب تاسوعاست

شهر تزئین شود از منظره خونباری

دسته سینه زن و ذبح هزاران قربان

می کند زنده به دل خاطره ایثاری

می شود در گذر عشق خیابان خونرنگ

نیست در خاطر تاریخ چنین کشتاری

آری این جلوه عشق است به دربار حسین

گوهر گمشده دریاب اگر هشیاری

وقت آن ست که با همت ارباب کمال

پاس داریم ز خیرات چنین آثاری

بخش درمانی وهم حوزه فرهنگی را

تقویت کن که در این ره قدمی برداری

این بنا توسعه میخواهد و تکمیل بنا

کاندر این کار خرد را نبود انکاری

سنگر خط شکنان جبهات است اینجا

یادشان زنده، که کردند به قرآن یاری

روحشان در حرم قدس حسین­بن علیست

هان مپندار ندارد شه دین زوّاری

   
  شاعر : استاد ولي اله كلامي

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.