پيش درآمد[1]
بسم الله الرحمن الرحيم
بحث از دين و تربيت هميشه مورد توجه انديشمندان تربيتي بوده و بشر همواره به دنبال آرمانخواهي و كمالطلبي خود در شيوههاي تربيتي به دين و ارزشهاي الهي علاقه وافري نشان ميداده است. هر چند پس از رنسانس و گسترش علمگرايي و غرور ناشي از آن و طرح «تقابل علم و دين» و جا افتادن اين تفكر به لحاظ ضعفهاي موجود در دين مسيحيت و مبلغان و عالمان آن و به حاشيه رانده شدن دين تربيت ديني نيز مورد غفلت قرار گرفت.
اما پس از مواجههي انسان با تبعات اين غفلتزدگي و گرفتاري او با تبعات جامعه صنعتي و زندگي مادي و بروز مشكلات متعدد فردي و اجتماعي ضرورت نگاهي دوباره به تربيت ديني احساس شد؛ كه در اين ميان نظرات مختلفي به چشم ميخورد.
1. عدّهاي با طرح عدم دخالت دين در تربيت انسان و ناكارآمدي آموزههاي ديني كه ناشي از نگاه منفي به دين و عدم شناخت دقيق از مكتب تربيتي آن است. اين بحث را همچنان رويكردي به مباحث قديمي و مربوط به زمان نابالغي علم، تلقي ميكنند.
آنان تربيت را تنها بر مدار عقل و شناخت انسان از خودش استوار ميسازند، و قائلاند كه تنها علم، قابليت شناسايي دقيق از آدمي را دارد؛ در اين ديدگاه رابطهاي ميان دين و تربيت وجود ندارد.
2. با ابطال نظريه علمگرايي مطلق، گرايشي به مباحث ديني و معنوي بروز كرد، اما در اين رهيافت نيز بسياري از نديشمندان غربي رويكرد انسان را به دين غير وحياني و انسانمحور كافي دانسته و راههاي تربيتي برگرفته از آن را نيز براي هدايت انسان در مسير پر پيچ و خم زندگي كافي ميدانند. در اين نگاه، ملاك انسان، و نيازهاي او و رفع آنها است. و در موارد نياز به دين رجوع ميكند و با خرد خود از آن بهره ميجويد، اما هرگز خود را در اختيار دين قرار نميدهد و نميگذارد دين با راههاي تربيتي خود براي او تصميمگيري كند.
3. با توجه به ناكارآمدي دين (انسانمحور) در همهي شؤون و عرصههاي زندگي و همه جانبه نيازهاي مادي و معنوي او، ضرورت رويكرد به (دين وحياني) احساس ميشود. در اين نگاه به دين، كه داراي رويكردي زندگيمدار نيز ميباشد، دين در زواياي مختلف زندگي، نقش آفريني ميكند و در متن زندگي حضور جدي و پررنگي دارد و پاسخگوي همهي نيازهاي اوست. در اين نگاه به دين بحث از «دين و روشهاي تربيتي» ضرورت مييابد زيرا:
بر اين باوريم كه خالق يكتا كه به وجود آورنده و «ربّ» اوست بهتر از هر كسي انسان را ميشناسد و بر نقاط ضعف و قوت او آگاه است و كاملترين راه را دانسته و بهترين مقصد نهايي را براي او رقم زده است.
پيامبران و امامان ـ عليهم السّلام ـ نيز كه انسان كامل و تربيت يافته همين مكتب بوده و بهترين مربيان هستند، آمدهاند تا تربيت و هدايت انسان را عهدهدار شده و راه درست را به او آموزش دهند، تا انسان پروردگار متعال را مالك و رب خويش قرار دهد و طرح تدبير او را در زندگي به كار بندد و سرانجام به سعادت حقيقي رهنمون شده و به كمال واصل گردند.
بر اين اساس در معارف اسلامي و سيره و سنت برجاي مانده از پيشوايان ديني بهترين مباني و روشهاي تربيتي يافت ميشود.
پس روشن است كه همهي اجزاي يك نظام تربيتي ـ حركت او به سوي مقصد، چگونگي و شيوههاي روشهاي آن به گونهاي ناظر به انسان است، لذا در تبيين تربيت ديني بايد ملاحظه كرد كه اسلام چه تعريفي از انسان ارائه ميدهد و او را داراي چه استعدادي ميداند و براي او چه اهدافي را معين مينمايد.
با تبيين موارد فوق و شناخت صحيح از رابطه انسان با خالق و رب خود بيشتر به رابطه (دين و تربيت) پي ميبريم. با توجه به مباني موجود در متن دين و ارزشهاي بيان شده در آن و ويژگيهاي مبتني بر ارزشها بايد به بررسي روشها پرداخت، روشهايي كه مبتني بر ارزشهاي ارائه شده و فراخور استعداد و توانمندي آدمي و مطابق با واقعيتهاي موجود است نه مبتني بر نظريهپردازيهاي آرماني و تجربي كه جاي بسي آزمون و خطا دارد.
مجموعه منابع اسلامي و كتب اخلاقي سرشار از مباحث تربيتي بوده و از شيوهها و روشهاي متعددي در تربيت و پرورش انسان سخن به ميان آورده است، كه امروزه نيازمند روزآمد كردن و تحقيق جديدي است تا خانوادهها و مربيان امور تربيتي و فرهنگي جامعه در اين زمان كه عصر ارتباطات و تهاجم فرهنگي است آنها را به كار بسته و در تربيت نوجوانان و جوانان از آنها بهره جويند و بتوانند با به كارگيري روشهاي درست، دين را در نهاد نسل فردا جاي داده و شاهد سلامت و سعادت او باشند.
در اين ميان پرسشهايي متعددي در اتخاذ روشهاي تربيت ديني و نحوه به كار بستن آنها موجود است، همانند: الف) روش تربيتي اسلام در تربيت ديني كودكان و جوانان چيست، و بر چه اساسي استوار است؟ ب) آيا روشهاي علمي موجود با روشهاي تربيت ديني مطابقت دارد، و جايگاه اعمال روشهاي قهر و تنبيه در نظام تربيتي اسلام چگونه است؟ ج) محدودهي آزادي فردي و اجتماعي جوانان به ويژه در مسائل ديني چه اندازه است، و با اتخاذ چه روشهايي ميتوان جوانان را به باورهاي درست ديني و اخلاقي رساند؟ پرسشهاي بسياري از اين قبيل كه ميتوان با تكيه بر آيات و روايات و سيره تربيتي معصومين ـ عليهم السّلام ـ و ساير آموزههاي ديني به پاسخ آنها پرداخت و روش درست را شناسايي كرد.
——————————————————————————–
[1] .حجتالاسلام مقيمي حاجي.
ثبت دیدگاه