پ
پ

از پشت درب بسته کسی آه می کشد

یوسف،دوباره ناله ز یک چاه می کشد

در زیر پای هلهله ها این صدای کیست؟

این پایکوب،دست فشانی برای کیست؟

از ظرف آب ریخته بر این زمین بپرس

از یک کنیز یا که از آن یا از این بپرس

زرد است از چه گندم روی دل رضا

بر باد رفته است چرا حاصل رضا

زلف مجعد پسرش را نگاه کن

آنگاه یاد یوسف غمگین چاه کن

ای کاش دست کاسه انگور می شکست

تا چهره جواد به زردی نمی نشست

ای کاش زهر، قاتل و مسموم خویش بود

ای کاش کشته اثر شوم خویش بود

دیدند چند طایفه ای از کبوتران

با بال روی بام کسی سایه گستران

(رضا جعفری)

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.