پ
پ

صبر در سیره عملی امام حسین علیه السلام

1- هنگامی که حبیب بن مُظاهر، کشته شد، حسین علیه السلام آشفته گشت و فرمود: «خود و یارانِ یاری کننده ام را به حساب خدا می گذارم [و شکیبایی می کنم]».[ 1]
2- هنگامی که حَرمَلة بن کاهِل، تیری به سوی طفل شیرخوار انداخت که در گلویش نشست و او را ذبح کرد.

امام علیه السلام به زینب علیهاالسلام فرمود: «او را بگیر!». سپس، کف دستانش را زیر خون [گلوی او] گرفت تا پُر شدند. خون را به سوی آسمان پاشید و فرمود: «آنچه بر من وارد می شود، برایم آسان است؛ چون بر خدا پوشیده نیست و در پیش دید اوست».[2]

دعوت به صبر در آخرین ساعات زندگی
امام باقر علیه السلام: چون زمان مرگ پدرم علی بن الحسین علیه السلام فرا رسید، مرا به سینه اش چسباند و فرمود: «پسرم! سفارشی به تو می کنم که پدرم هنگام وفات به من کرد و فرمود که پدرش آن را به وی سفارش کرده است: پسرم! بر حق، صبر کن، هر چند تلخ باشد».[3]

جلوه هایی از صبر اصحاب و یاران آن حضرت
وهب نصرانى بود. او با مادرش بدست امام حسین علیه السلام اسلام آوردند. وهب تعداد 24 نفر پیاده و 12 نفر سوار از لشکر کفر را بدرک اسفل فرستاد. سپس او را اسیر کردند و نزد عمر بن سعد آوردند، ابن سعد باو گفت: عجب صولتى و قدرت شدیدى داشتى!؟ بعد از این جریان دستور داد گردن وهب را زدند و سر مبارکش را بجانب لشکر امام حسین علیه السلام انداختند.
مادر وهب سر او را بر گرفت و پس از اینکه سر فرزند خود را بوسید او را به طرف لشکر ابن سعد انداخت. آن سر به مردى اصابت نمود و او را کشت. سپس مادر وهب عمود خیمه را برداشت و دو نفر مرد را از لشکر ابن سعد کشت! امام حسین علیه السلام به ام وهب فرمود: برگرد، تو و پسرت با پیامبر خدا صلّى اللَّه علیه و آله خواهید بود، زیرا جهاد از زنان برداشته شده است. مادر وهب در حالى برگشت که مى گفت: بار خدایا! امید مرا ناامید مکن. امام علیه السلام به وى فرمود: خدا امید تو را قطع نخواهد کرد.
پس از وهب عمرو بن خالد ازدى (بسکون زاء) براى مبارزه قیام کرد و رجزى را خواند که مطلع آن این است:
الیک یا نفس الى الرحمن
فابشرى بالروح و الریحان …
و الصبر أحظى لک بالأمانی
یا معشر الأزد بنی قحطان
یعنى اى جان من! بطرف خداى رحمان برو و برفاه و آسایش شاد باش…
بهره صبر کردن در مقابل کفار براى اینکه تو در امان باشى بیشتر است. اى گروه و قبیله ازد که از بنى قحطان میباشید.
سپس آن مرد خدا بقدرى قتال کرد که شهید شد. رحمت اللَّه علیه.

در کتاب مناقب مینویسد: بعد از عمرو پسرش خالد آماده جنگ شد و رجزى را خواند که مطلع آن این است:
صبرا على الموت بنى قحطان
کى ما تکونوا فی رضى الرحمن…
یعنى اى بنى قحطان در مقابل موت صبر کنید تا مشمول خوشنودى خداى رحمان قرار بگیرید …
سپس جلو رفت و بقدرى جهاد کرد که شهید شد. رحمت اللَّه علیه! محمّد بن ابى طالب میگوید: بعد از خالد سعد بن حنظله براى مبارزه قیام کرد و رجزى را خواند که اول آن این است:
صبرا على الاسیاف و الاسنة
صبرا علیها لدخول الجنة…
یعنى در مقابل شمشیر و نیزه ها صبور باشد صبر کن تا داخل بهشت شوى..
سپس جنگ سختى کرد تا کشته شد.[ 4]

صبر زینب سلام الله علیها
زینب علیهاالسلام بر پاى خود ایستاد و به مجلس [یزید]، اشراف پیدا کرد و با اظهار کمالات محمّد صلى الله علیه و آله و اعلان این که: «ما بر رضاى خدا، شکیب مى ورزیم و سکوتمان از بیم و ترس نیست».[5]
1- دست ها و گونه هایت را نزد پاهایش بر قبر بگذار و بگو:
صَلَّی اللّهُ عَلی روحِک وبَدَنِک؛ فَلَقَد صَبَرتَ وأنتَ الصّادِقُ المُصَدَّقُ، قَتَلَ اللّهُ مَن قَتَلَک بِالأَیدی وَالأَلسُنِ.
خداوند، بر روح و پیکرت، درود فرستد که تو، شکیب ورزیدی و راست و پایداری! خدا، هر کس را که تو را با دست و زبان کشت، بکشد![ 6]

2- أشهَدُ أنَّکم قَد بَلَّغتُم ونَصَحتُم، وصَبَرتُم وقُتِلتُم وغُصِبتُم، واسی ءَ إلَیکم فَصَبَرتُم، لُعِنَت امَّةٌ خالَفَتکم، وامَّةٌ جَحَدَت وِلایتَکم، وامَّةٌ تَظاهَرت عَلَیکم، وامَّةٌ شَهِدَت ولَم تُستَشهَد، الحَمدُ للّهِ الَّذی جَعَلَ النّارَ مَثواهُم، وبِئسَ الوِردُ المَورودُ، وبِئسَ الرِّفدُ المَرفودُ.
گواهی می دهم که شما، [پیام خدا را] رساندید و خیرخواهی کردید، و شکیب ورزیدید و کشته شدید و حقّتان غصب گردید، و به شما بد شد و شکیبایی کردید. لعنت بر گروهی که با شما، مخالفت کردند، و [بر] گروهی که ولایت شما را انکار کردند، و [بر] گروهی که آنان را بر ضدّ شما، پشتیبانی کردند، و [بر] گروهی که شاهد بودند و [در کنارتان ] حاضر نگشتند. ستایش، ویژه خدایی است که آتش را جایگاه ایشان قرار داد؛ و چه بدْ وارد شونده و جایگاه ورودی است! و چه بد میهمان و میزبانی![ 7]

طلب صبر از خداوند در دعای پس از نماز زیارت امام حسین علیه السلام
وَارزُقنی صَبرا جَمیلًا، ودینا سَلیما، وفَرَجا قریبا، وأجرا عَظیما، ورِزقا هَنیئا، وعَیشا رَغیدا، وجِسما صَحیحا، وعَینا دامِعَةً، وقَلبا خاشِعا، ویقینا ثابِتا، وعُمُرا طَویلًا، وعَقلًا کامِلًا، وعِبادَةً دائِمَةً.
و صبر زیبا، دین سالم، گشایش نزدیک [در گرفتاری ها]، پاداش بزرگ، روزی گوارا، زندگی آسوده، تن درستی، چشم اشکبار، دل خاشع، یقین استوار، عمر طولانی، عقل کامل و عبادت دائم، روزی ام کن.[ 8]

منابع:
[1] دانشنامه امام حسین علیه السلام ج6ص 249
[2] رک: همان، ج 7، ص 39.
[3]همان، ج 14، ص 311.
[4]رک: زندگانى حضرت امام حسین علیه السلام ( ترجمه جلد 45 بحار الأنوار)، ص: 29 – 31.
[5]دانشنامه امام حسین علیه السلام، ج 8، ص317.
[6] همان، ج 11، ص 333.
[7] همان، ص 365.
[8] همان، ج 12، ص 17.

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.