پ
پ

alt

امسال براى اولين بار حسينيه اعظم زنجان مداح جوانى را به عرصه دعوت كرده تا با صداى زيباو خوش لحن خود بتواند حسينيان را بگرياند. اين جوان مهدى رسولى متولد 1367 ، دانشجو رشته مهندسى عمران در دانشگاه زنجان كه دركنار تحصيل در اين رشته در حوزه علميه هم مشغول گذراندن درس هاى طلبگى است. حضور نخستين بار او در محرم حسينيه اعظم زنجان بهانه اى شد تا پاى صحبت هايش بنشينيم.

از كى مداحى را شروع كرديد؟

حالا كه طى روزم و قلبم مكدر است
شبهاى من ز اشك غم تو منور است
تا بوده، روزيم در اين خانه بوده است
تا هست، ديده من از اين روضه ها تر است
جانم بگير، گريه و سوز مرا مگير
اين اشك و سوز، هديه شيرين مادر است
هر كس مرا شناخت به نام شما شناخت
نوكر به عرش هم برود، باز نوكر است
نوكرى به اهل بيت (ع) براى هر بچه شيعه باعث افتخار است و من هم دوست داشتم از اين افتخاربى نصيب نباشم. تقريبا از 10 سالگى در هياتى به طور ثابت مداحى مى كردم و اولين مداحى رسمى من شعرى در مورد دفاع مقدس در مسجد جامع بود كه اين موضوع متقارن با شب عاشورا شد. اين را هم بگويم كه همراهى بزرگانى چون حاج سيديوسف شبيرى زمينه را براى من بيشتر مهيا كرد.

در زمينه مداحى خانواده تان چقدر مشوق بودند؟
شايد از كودكى و بهتر بگويم از طفوليت، پدرم را در كنار خود نداشتم. چون ايشان در سال 69 شهيد شده بودند. مادرم، هم براى ما پدر بود وهم مادر. ايشان براى من و برادرم زحمات زيادى كشيدند و مشوق اصلى من بود، حتى الان هم در همه زمينه ها يار و ياور من است. ان شاء الله خداوند مادرم را با حضرت زهرا (س) محشوركند، اما دعاى خير پدرم را هميشه و همه جا احساس مى كنم و مى دانم كه وقتى نفسم در راه سيد الشهدا (ع) صرف مى شود او بسيار خوشحال است و هميشه و همه جا تشويقم مى كند و در آن جلسه اى كه مى خوانم حضور دارد.
از نظر شما مداح كيست؟

به نظر من مداح كسى است كه نقش خود را به خوبى ايفا كرده و سفير برگزيده اى براى اهل بيت (ع) باشد.
با كدام شعر بيشتر مأنوس هستيد؟
ما سينه زن هائيم و دائم دم بگيريم اى كاش با سربند يا زهرا بميريم
وقتى مردم با من شور مى گيرند و دستهاى هزاران نفر به بالا مى رود احساس مى كنم اين دست ها مانند هزاران عَلمى است كه به ياد عَلم زمين زده شده در كربلا به آسمان بلند مى شود و اين حس غريب مردم، مداح را به تلاطم مى اندازد.
چه صحبتى با جوان ها داريد؟
به جوان ها توصيه مى كنم كه از اهل بيت جدا نشوند، چون اينها مانند چراغى، راه هدايت و سعادت را به ما نشان مى دهند.
و حرف آخر…
بزرگترين افتخارم مداحى براى سيد الشهدا (ع)است و تنها يك چيز مى خواهم:
يك وقت زخانه ات جوابم نكنى
با لفظ برو خانه خرابم نكنى

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.