پ
پ

با طلوع صبح امروز ، فرزندم را از خواب شیرین بلند کردم و بعد از آماده کردنش به عنوان آخرین کاری که باید انجام دهم سربند سرخ یا مهدی(عج) را به سرش بستم و راه خانه تا حسینیه را همراه هم در پیش گرفتیم.
تمام مادران همچو من همراه کودکی که در آغوش گرفته بودند با حس و حال عجیبی به سوی مقصد در حرکت بودند،امروز مقصد حسینیه اعظم زنجان است و تکلیف، عزاداری برای طفل شش ماهه رباب!
رباب جان طفل شش ماهه ی عطشانت گناهش چه بود که اینگونه بی رحمانه گلویش را گوش تا گوش بردیند،گناه نوزاد شهیدت چه بود که خونش را پایمال کردند، ای بشکند دست حرمله که تیر سه شعبه اش از کمان به سوی علی اصغرت رهاشد.
یا ابا عبدالله آن روز نبودیم که شش ماهه هایمان را فدای تو و راهت کنیم اما امروز امده ایم تا به رباب بگوییم اگر تو از فرزندت در راه حسین گذشتی ما نیز تورا الگوی خود قرار می دهیم و از حالا فرزندمان را نذر یاری امام زمانمان می کنیم ما نمی گذاریم تاریخ دوباره تکرار شود و تاریخ نویسان بنویسند مهدی را در میدان تنها و عطشان به قتل رساندند .
همه ی دنیا باید بدانند که امروز مادرانی هستند که سربند یا صاحب الزمان را بر سر طفلان خود می بندند و هر لحظه در گوششان نوای یا مهدی یا مهدی سر می دهند.
قیام حسین برای ما درس عبرتی است تا حسین را سرمشق خود قرار دهیم و اشتباهات کوفیان را دوباره و برای مهدی (عج) تکرار نکنیم.

لبیک یا اباعبدالله
لبیک یا صاحب الزمان

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.