پ
پ

هفتاد و دو مستانه ٬ نوشیده از آن جام

هفتاد و دو حاجی کمر بسته به احرام

در حال طواف و همگی گرم نمازند

با ذکر حسین از پی تکبیره الاحرام

هفتاد و دو طناز زمین خورده به یک ناز

هفتاد و دو شهباز پر از حسرت پرواز

چون زخم زند تیغ بلا پیکرشان را

گویند که زخم دگرت هست بزن باز

هفتاد و دو سرباز سر افراز و دلاور

هفتاد و دو سردار سر آورده ی بی سر

گویند که یک سر نبود در خورت ای شاه

ای کاش که بد بر سر ما صد سر دیگر

به عهد روز ازل پایبند می مانیم

به غیر کرب و بلا قبله یی نمی دانیم

برای آن که نگویند کفر ورزیدیم

بسوی قبله ی سنگی نماز می خوانیم

 

شاعر گرانقدر هادی جان فدا (مدح 72 شهید راه ابی عبدالله علیه السلام)

 

 

 

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.