پ
پ

هم نشین حضرت خورشیدخوبان می شوم
می درخشم عاقبت من هم درخشان می شوم

آه از یک کربلا سوز و عطش یک نیم روز
اشک ریز روضه ی شام غریبان می شوم

وقت باریدن به حال و روز طفل بی جواب..
برلب خشکیده ات ای عشق باران می شوم

آن شبی که در نگاهت جای می بخشی مرا
تاسحر برجسم عریان توگریان می شوم

ازدیارسینه زن ها از تبار غیرتم
درخیالم خیمه هایت رانگهبان می شوم

اشک می ریزم که شاید نوکرت باشم حسین
باتوسل برعلمدار تو انسان می شوم..

وحید اله ورن

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.